تحليل شايستگي‌هاي كارآفرينانه‌ي زنان روستايي هدفِ طرح مناريد در كرمانشاه

Analyzing rural women’s entrepreneurial competences: case study of MENARID project in Kermanshah province

متنوع‌سازي منابعِ درآمدي خانوارهاي روستايي از طريق توانمندسازي آنها براي راه‌اندازي كسب‌وكارهاي جديد و پرورش شايستگي‌هاي كارآفرينانه‌ي آن به عنوان يكي از راهبردهاي حفاظت از محيط زيست شناخته شده است. بر اين اساس، «دفتر عمران سازمان ملل متحد» و «تسهيلات جهاني محيط زيست» اقدام به اجراي طرح مناريد با هدف تقويت توانمندي‌هاي كارآفرينانه‌ي روستاييان در مناطق مختلف جهان كرده‌اند. يكي از از گروه‌هاي هدف اين طرح، زنان روستايي بخش بيلوار در استان كرمانشاه بود. اما اين‌كه پروژه‌ي مذكور به توسعه‌ي كدام شايستگي‌هاي كارآفرينانه در جامعه‌ي هدف نايل گشته، هنوز به روشني پاسخ داده نشده است. از اين‌رو، هدف اين پژوهش تحليل شايستگي‌هاي كارآفرينانه‌ي زنان روستايي هدف اين طرح در استان كرمانشاه بود. مشاركت كنندگان در پژوهش شامل 17 تن از زنان كارآفرين هدف طرح بودند كه با استفاده از روش نمونه‌گيري هدف‌مند و از نوع ارجاع زنجيره‌اي تا رسيدن به اشباع نظري انتخاب شدند. ابزار تجزيه و تحليل داده‌ها، تكنيك تحليل مضمون بود. روايي دروني ابزار پژوهش از طريق اعتباريابي توسط اعضا و فرآيند مثلث‌سازي و روايي خارجي از راه تكنيك حداكثر تنوع در انتخاب نمونه‌ها تأييد شد. يافته‌ها نشان داد كه شايستگي‌هاي كارآفرينانه‌ي زنان مورد مطالعه در سه مضمون محوري شايستگي‌هاي محيطي، شايستگي‌هاي فردي، و شايستگي‌هاي كسب منابع قابل طبقه‌بندي هستند و هر يك از آنها، داراي مضامين سازمان‌دهنده و پايه‌اي ديگري مي‌باشند. در نهايت، روابط بين شايستگي‌هاي سه‌گانه‌ي استخراج شده، در قالب يك مدل نظري ارائه شد و راه‌كارهاي مترتب بر آن در قالب پيشنهادهايي كاربردي براي تقويت شايستگي‌هاي كارآفرينانه‌ي زنان روستايي ارائه گرديد.

Empowering and diversifying rural household income are recognized as vital strategies to protect of natural resources and decreasing environmental degradation, which can be achieved through fostering entrepreneurial competencies among stakeholders. Accordingly, the United Nation Development Program (UNDP) and the Global Environment Facility (GEF) implemented the MENARID project to achieving this goal. One of the grate target communities of the project were rural women. However, the question of what entrepreneurial competencies have been developed in the target stakeholders has not yet been answered. Therefore, the purpose of this study was to analyzing the entrepreneurial competences of the rural women in Bilavar district, Kermanshah, Iran. 17 entrepreneurs were selected as sample using purposeful sampling method until achieving to theoretical saturation. Internal and external validity respectively were achieved using triangulation process and maximum variation technique in sample selection. Findings showed that the expanded entrepreneurial competencies could be classified into three central themes: environmental competencies, personal competencies, and resource acquisition capabilities. Finally, the relationships between the extracted triple competences were presented in the form of a theoretical model as well as suggestions were presented for fostering entrepreneurial competencies in rural women.