عنوان مقاله :
كاوش تطبيقي گفتمان بوشي گرمس در حين تركنَا الجِسر و پيكر فرهاد
پديد آورندگان :
دانشگر ، آذر دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج - دانشكدۀ ادبيات و زبانهاي خارجي - گروه زبان وادبيات فارسي , بيگزاده ، خليل دانشگاه رازي - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي , رحمتيان ، ليلا دانشگاه رازي - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
ادبيات تطبيقي , گفتمان بوشي , نشانه- معناشناسي , حين تركنَا الجِسر , پيكر فرهاد
چكيده فارسي :
در ادبيات داستاني، راوي خود را در برابر جهاني مشترك با ديگران و در عين حال متفاوت مييابد. گاهي در نقاط مختلف دنيا، اين تفاوتها به شباهتهايي قابل درك تبديل ميشود. منطقۀ خاورميانه با تاريخ پرآشوب خود ميتواند ذهن مشابهي را براي روايتگران عصر حاضر ايجاد كند. اين اشتراكات روحي در بيان روايت، گسترة مناسبي براي پرداختن به پژوهشهاي تطبيقي است. اين جستار با رويكردي توصيفي-تحليلي مبتني بر مكتب آمريكايي به كاوشي تطبيقي در روايتهاي «حين تركنا الجسر» از عبدالرحمن منيف و «پيكر فرهاد» از عباس معروفي ميپردازد. اين روايتها از ابتداي ارسال پيام فرستنده به مخاطب تا دريافت بافتهاي متفاوت گفتماني، خواننده را به سوي درك مناسبات و تركيب دروني اثر ادبي به منظور دستيابي به ساختار نهايي روايتها هدايت ميكنند. در اين پژوهش با بررسي پيرفتها و قاعدههاي مختص به زبان رمانها وتقطيع ساختارهاي سطح روايي، نشانههاي حسي ادراكي استخراج شدهاست. اين نشانه ها در جريان سيّال ذهن روايتگران به كنشهاي قهرمانها سمت و سو داده و منجر به كشف گفتمانهاي بوشي در نظام معنايي ميشوند. نشانههاي عيني كه در گذر زمان به روزمرگي رسيدهاند در فصل جديدي از انفصال معنايي قرار ميگيرند. ايجاد معناهاي تازه و پيشتنيدگيها و پستنيدگيهاي زماني دريافتهاي زيباييشناسي را از خلال چالههاي معنايي نمايان ميكند. شوشگرها با خروج از موقعيتهاي سلبي در جهت رسيدن به استعلاي معناي بودن، توالي گفتمان بوشي را خلق ميكنند. گفتمانهاي بوشيِ محصول جريان سيال ذهن روايگران در بُعدي حسيادراكي و نموداري پر جهش از سلب به ايجاب به خلق نشانههاي جديد و متفاوت ميپردازند.
عنوان نشريه :
كاوش نامه ادبيات تطبيقي
عنوان نشريه :
كاوش نامه ادبيات تطبيقي