عنوان مقاله :
بررسي نقش ميانجي خودآگاهي بدني در پيشبيني خطاي دست مصنوعي بر اساس خودآگاهي رواني
پديد آورندگان :
عليزاده فرد ، سوسن دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه روانشناسي , خرامان ، آزيتا دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه روانشناسي , زارع ، حسين دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه روانشناسي
كليدواژه :
خودآگاهي رواني , خودآگاهي بدني , خطاي دست مصنوعي , بازنمايي هاي بدني
چكيده فارسي :
انسان ها همواره علاقه داشتند تا درباره ماهيت خود انديشيده و ابعاد آن را بشناسند. درواقع اطلاعات مختلف در طي فرايندهاي شناختي، پردازش شده و بازنمايي هاي بدني و رواني را شكل مي دهند. نتيجه اين بازنمايي ها تشكيل دو نوع حس ذهني درباره خود است: خودآگاهي بدني ، و خودآگاهي رواني. علاوه بر اين بازنمايي هاي واقعي، گاهي نيز مرتكب خطا شده و تحت شرايطي خاص، يك دست مصنوعي به عنوان دست خود تجربه مي شود. اين پژوهش با هدف پيش بيني خطاي دست مصنوعي بر اساس خودآگاهي رواني و خودآگاهي بدني طراحي و انجام شد. جامعه آماري را كليه دانشجويان زن و مرد ساكن شهر تهران تشكيل مي داد كه نمونه اي به حجم 167 نفر (96 زن و 71 مرد) با روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. ابزارهاي پژوهش شامل پرسشنامه خودآگاهي بدني (فنيگستاين و همكاران، 1975)، و پرسشنامه خوداگاهي بدني شده (آسايي و همكاران، 2016) و همچنين اجراي آزمايش خطاي دست مصنوعي بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج تحليل مسير نشان داد كه ابعاد خودآگاهي رواني و بدني با خطاي دست مصنوعي رابطه منفي و معنادار مستقيم دارند. همچنين خودآگاهي خصوصي، با ميانجيگري آگاهي از مالكيت و عامليت بدني؛ و خودآگاهي عمومي با ميانجيگري آگاهي از مالكيت بدني با خطاي دست مصنوعي رابطه منفي و غير مستقيم دارند. اين نتايج نشان دهنده نقش ابعاد مختلف آگاهي در بازنمايي هاي بدني بوده و بينش تازه اي را در مرزهاي دانش مربوط به اين مفاهيم ايجاد نموده است.
عنوان نشريه :
روانشناسي شناختي
عنوان نشريه :
روانشناسي شناختي