شماره ركورد :
1264045
عنوان مقاله :
واكاوي ذات زبان و نسبت آن با حقيقت در افق هستي‌شناسانۀ مولانا و هيدگر
پديد آورندگان :
رضايي ، ابراهيم دانشگاه اصفهان - دانشكده الهيات و معارف اهل بيت (ع) - گروه معارف اهل بيت (ع) , كريمي دوركي ، الهام السادات دانشگاه اصفهان - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه فلسفه
از صفحه :
215
تا صفحه :
230
كليدواژه :
زبان , هستي‌‌شناسي , حقيقت، هيدگر , مولانا
چكيده فارسي :
مهم‌ترين ديدگاه مولانا درباب زبان، حكايتگري و گشودگي و رابطۀ آن با حقيقت است. مولوي زبان را فقط ابزاري براي تفيهم و تفاهم نمي‌داند؛ بلكه ذات و حقيقت آدمي را زبان مي‌داند. از نظر او، زبان داراي ويژگي انكشاف و استتار حقيقت است. ازسوي ديگر، هيدگر نيز بر اين باور است كه «زبان سخن مي‌گويد» و انسان زباني است؛ از همه مهم‌تر «زبان خانۀ هستي است» و ازآن‌رو كه انسان هم‌زيسته و همسايۀ زبان است، به سكونت‌گاه هستي فراخوانده شده است. زبان چيزها را مي‌نامد و آنها را آنچنان‌كه هستند، به گشودگي درمي‌آورد. هدف اين پژوهش مطالعۀ تطبيقي ديدگاه مولانا و هيدگر دربارۀ زبان و نسبت آن با حقيقت است كه با روش تحليل محتوا بررسي مي‌شود. آنچه امكان چنين مقايسه‌اي را فراهم مي‌آورد، اين نكته است كه هم مولانا و هم هيدگر، پرسش از زبان را به انفتاح و آشكاركنندگيِ وجود و موجودات و نسبت زبان با حقيقت پيوند مي‌زنند. مي‌توان مؤلفه‌ها و عناصر هستي‌شناسانۀ زبان را در نزد اين دو متفكر از جهات مختلفي به‌طور تطبيقي مطالعه كرد كه عبارت است از: گشودگي و انفتاح ذاتيِ زبان، هم‌زباني، سكوت، محدوديّت ذاتي زبان و نسبت زبان با وجود، حقيقت و تفكر.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي ادب عرفاني (گوهر گويا)
عنوان نشريه :
پژوهش هاي ادب عرفاني (گوهر گويا)
لينک به اين مدرک :
بازگشت