عنوان مقاله :
تأثير تبليغات غذايي رسانهاي بر مصرف غذاي غيرخانگي در بين شهروندان تبريز
پديد آورندگان :
محمدپور ، ابرهيم دانشگاه تبريز - علوم اجتماعي - جامعه شناسي , آقاياري هير ، توكل دانشگاه تبريز - علوم اجتماعي - جامعه شناسي , عباس زاده ، محمد دانشگاه تبريز - علوم اجتماعي - جامعه شناسي
كليدواژه :
غذاهاي غير خانگي , تبليغات غذايي رسانهاي , مشغله كاري , منطقه سكونت ,
چكيده فارسي :
تحقيق حاضر با هدف تأثير استفاده از تبليغات غذايي رسانهاي بر ميزان مصرف غذاهاي غير خانگي و با استفاده از روش پيمايش (توصيفي- همبستگي) انجام شده است. از نظريههاي رابرت مرتون، پل لازار سفيلد و گربنر نظريه توليد خانوار و نظريه بورديو و دلورمير استفاده گرديد. جامعه آماري شامل تمامي شهروندان بالاي 15 سال شهر تبريز بوده كه 409 نفر به شيوۀ نمونهگيري طبقهاي تصادفي براساس مناطق دهگانه شهر تبريز انتخاب شدهاند. دادهها نيز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوري گرديد. اعتبار پرسشنامه به روش اعتبار صوري و پايايي آن نيز با استفاده از آماره آلفاي كرونباخ، مورد تأييد قرار گرفت. مطابق نتايج ميانگين مصرف غذاهاي غير خانگي برابر با 48/1 بار در يك ماه اخير بود و ميزان تبليغات غذايي رسانهاي برابر با 8/47 درصد و مشغله كاري آنان نيز برابر با 4/47 درصد بود. براساس نتايج آزمون همبستگي پيرسون، ارتباط معنادار بين ميزان مصرف غذاهاي غير خانگي با متغيرهاي؛ استفاده از تبليغات غذايي رسانهاي (بهصورت مثبت) و مشغله كاري (بهصورت مثبت) تأييد شده است (در سطح معناداري زير 05/0 و شدت رابطه نيز بهصورت ضعيف). همچنين طبق آزمون t-test ميانگين مصرف غذاهاي غير خانگي براساس منطقه سكونت (به نفع مناطق برخوردار) به شكل معناداري متفاوت بوده است. براساس نتايج حاصل از برازش مدل مسير، در بين سه متغير داراي تأثيرات معنادار، منطقه سكونت (بهصورت مستقيم و غيرمستقيم) بهعنوان مؤثرترين شناسايي شده و استفاده از تبليغات غذايي رسانهاي و مشغله كاري به ترتيب در رتبههاي بعدي قرار گرفتهاند. متغيرهاي مستقل تحقيق حدود 13 درصد از تغييرات متغير وابسته را تبيين كردهاند.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي ورزش
عنوان نشريه :
جامعه شناسي ورزش