شماره ركورد :
1264884
عنوان مقاله :
مطالعه‌ رابطه‌ جمعيتي و اثر چند كنه‌كش بركنه‌ تارتن دولكه‌اي (Tetranychus urticae Koch) و كنه‌ شكارگر Neoseiulus californicus (McGregor) در رز گلخانه‌اي
عنوان به زبان ديگر :
Study of population relationship and the effect of several acaricides on the Tetranychus urticae Koch and the predatory mite of Neoseiulus californicus (McGregor) in greenhouse roses
پديد آورندگان :
ناطق گلستان، محمد سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي مشهد - مركز تحقيقات و آموزش كشاورزي و منابع طبيعي استان خراسان رضوي - بخش تحقيقات گياه پزشكي , فرازمند، آزاده سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي تهران - موسسه تحقيقات گياه پزشكي كشور - بخش تحقيقات جانور شناسي كشاورزي , كمالي، هاشم سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي مشهد - مركز تحقيقات و آموزش كشاورزي و منابع طبيعي استان خراسان رضوي - بخش تحقيقات گياه پزشكي
تعداد صفحه :
11
از صفحه :
59
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
69
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
دشمن طبيعي , كنه تارتن , كنه كش , گروه بندي IOBC , گياهان زينتي
چكيده فارسي :
خانواده‌ي Tetranychidae مهم­ترين گونه‌هاي كنه‌هاي آفت گلخانه‌ا‌ي را در خود جاي داده است و در بين آن‌ها كنه‌‌ تارتن دولكه‌اي، مهم­ترين آفت گلخانه‌اي به حساب مي‌آيد. در اين تحقيق در شرايط پايدار، رابطه‌ي ميان جمعيت كنه‌ شكارگر Neoseiulus californicus (McGregor) و مراحل زيستي كنه‌ تارتن دولكه‌اي مورد بررسي قرار گرفت و مدل رگرسيون خطي چندگانه براي اين متغيرها برازش شد. نتايج نشان داد كه كنه‌ شكارگر، مرحله‌ي لاروي كنه‌ تارتن دولكه‌اي را با بيشترين مقدار ضريب بتا (0/795=Beta) نسبت به ساير مراحل زيستي كنه‌ تارتن دولكه‌اي ترجيح مي‌دهد. در ادامه كارايي چهار تركيب كنه‌كش پلاريس® (كلرفناپير SC 24%)، اسپيد® (كلرفناپير SC 24%)، فلورامايت® (بايفنازيتSC 24% ) و دايابون3® (روغن كرچك SL 10%) عليه اين آفت و كنه‌ شكارگر آن در قالب طرح بلوك‌هاي كامل تصادفي بررسي شد. نتايج تجزيه واريانس درصد مرگ و مير مراحل زيستي تخم، لارو، پوره و افراد بالغ كنه‌ تارتن دولكه‌اي و كنه‌ شكارگر آن توسط كنه‌كش‌ها در روزهاي 3، 7 و 14 بعد از سم‌پاشي نشان داد كه تركيب‌هاي بايفنازيت 5/0 در هزار، روغن كرچك 8 در هزار و كلرفناپير (پلاريس®) 0/5 در هزار در تمام مراحل زيستي در فواصل زماني مختلف به­ ترتيب بالاترين درصد تلفات را دارند. بر اساس طبقه بندي IOBC، كم­خطرترين تركيب براي كنه‌ شكارگر، روغن كرچك و بايفنازيت و خطرناك‌ترين تركيب‌، هر دو فرم تجاري كلرفناپير به‌دست آمد.
چكيده لاتين :
The family Tetranychidae includes the most important species of greenhouse pest mites, among which the two-spotted spider mite is the most important greenhouse pest. In this study, under stable conditions, the relationship between the population of the predatory mite Neoseiulus californicus (McGregor) and the biological stages of the two-spotted spider mite was investigated and a multiple linear regression model was fitted for these variables. It was found that the predator mite prefers the larval stage of the two-spotted spider mite with the highest beta coefficient (Beta= 0.795) over its other biological stages. The efficacy of four acaricides including Polaris® (chlorfenapyr SC 24%), Speed® (chlorfenapyr SC 24%), Flormite® (bifenazate SC 24%) and Dayabon3® (castor oil SL 10%) against this pest and its predator mite was based on a randomized complete block design. The results of the analysis of variance of mortality of egg, larvae, nymph and adult stages of this pest and its predatory mite with treatments on days 3, 7 and 14 after spraying showed that bifenazate 0.5 ml/l, castor oil 8 ml/l and chlorfenapyr (Polaris®) 0.5 ml/l were the highest percentage of mortality in all biological stages at different time intervals, respectively. According to the IOBC classification, the least dangerous compound for the predator mite was castor oil and bifenazate, and the most dangerous compound were both trade name of chlorfenapyr.
سال انتشار :
1400
عنوان نشريه :
تحقيقات آفات گياهي
فايل PDF :
8580468
لينک به اين مدرک :
بازگشت