عنوان مقاله :
نظام دساتيري عالم در فرامتن فلسفي
پديد آورندگان :
شاهوردي ، امين دانشگاه اصفهان
كليدواژه :
دساتير , آذركيوانيان , مشائيان , اشراقيان , نظام آفرينش
چكيده فارسي :
در بخش نخستِ نامه مهآباد از كتاب دساتير، طرحي از نظام آفرينش ارائه شده است كه متأثر از آموزههاي فيلسوفان مشائي است. بر اساس اين طرح، از مبدأ آغازين هستي، خردِ نخستين كه در اين كتاب بهنام ناميده شده، صادر ميشود و از بهنام، خرد دوم يعني امشام، همراه با تن و روان سپهر برين كه به ترتيب مانيستار و تانيستار خوانده شدهاند، صادر ميشوند. در ادامه، از خرد دوم، خرد سوم در كنار تن و روان سپهر زيرينِ سپهر برين، هستي ميپذيرند و اين سلسله صدور به همين شيوه ادامه مييابد تا نهايتاً به آخرين سپهر يعني سپهر ماه منتهي شود. از خردي كه همراه با سپهر ماه از خرد پيشين صادر ميشود يعني فرنوش، نه خردي هستي ميپذيرد و نه سپهري؛ بنابراين، از فرنوش، صرفاً عالم تحت قمر به وجود ميآيد. بر خلاف اين طرح مشائي كه شمار خردها و سپهرها در آن كاملاً متعين و مشخص است، در بخش دوم نامه مهآباد به نامعلوم بودن تعداد خردها و سپهرها و تعداد فراوان آنها اشاره ميشود و احصاء آنها از عهده آدمي خارج دانسته ميشود. علاوه بر اين، در ادامه همين نامه، وجود ربالنوعهاي مختلفي مورد تأكيد قرار ميگيرد كه در تضاد با رويكرد فيلسوفان مشائي در توضيح نظام آفرينش است؛ بنابراين در بخش دوم اين مقاله، پس از طرح انتقادهاي اشراقي به متعين بودن تعداد افلاك و عقول مفارق در آموزههاي مشائي، به نظريه عقول عرضي اشراقي براي توضيح كثرت عالم مادي اشاره ميگردد و نشان داده ميشود كه چگونه چنين ديدگاهي در بيشتر بخشهاي دساتير مورد توجه واقع شده است؛ بدين ترتيب، اگر چه در دساتير، دو ديدگاه مختلف در تبيين نظام آفرينش مطرح شده و به ناسازگاري آنها اشاره نشده است، اما روشن است كه نميتوان آنها را همزمان درست دانست. بر اين اساس، داوري اين مقاله آن است كه رويكرد اشراقي، مبتني بر نامشخص بودن تعداد خردها و سپهرها همگام با پذيرش عقول عرضي به مثابه ربالنوعهاي انواع طبيعي بهتر با رويكرد كلي و ديگر آموزههاي دساتير هماهنگ ميگردد.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ايرانشناسي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ايرانشناسي