عنوان مقاله :
گسترش يك روايت در منابع تاريخي و نقش آن در تصحيح و گزارشِ مصراعي از شاهنامه
پديد آورندگان :
كهريزي ، خليل دانشگاه رازي
كليدواژه :
روايتهاي ملّي , قباد , انوشيروان , اصلاحاتِ مالي , شاهنامه , تصحيح
چكيده فارسي :
داستانهاي ملّي، در دورههاي گوناگون، نقل و كتابت و بازنويسي شدهاند و از همين روي روايتهاي مختلفي از آنها شكل گرفتهاست كه بررسي آنها ميتواند سيرِ دگرگونيِ روايتهاي ملّي را به دست دهد. يكي از دگرگونيهاي رايج در اين روايتها گسترش آنهاست كه گاه با هدفِ توضيح و تفسير يك جمله يا بخشي از روايتِ اصلي، در قالبِ داستاني فرعي، انجام شدهاست. اين داستانهاي فرعي ميتوانند به گشودن گرههاي متني نيز كمك كنند؛ زيرا دركِ تاريخي از يك جمله يا واژه را در قالبِ روايتي فرعي به دست ميدهند. يكي از مواردِ گسترش روايت، داستاني است كه در پارهاي از منابع تاريخي در بحث از اصلاحاتِ مالي انوشيران آمدهاست. خطِ روايتِ شاهنامه و بيشتر تواريخ در اصلاحاتِ مالي انوشيروان چنين است كه با اشارۀ كوتاهي به وضعيّت خراج در دورۀ پادشاهان پيشين، از آغاز شدنِ اصلاحات در روزگارِ قباد سخن ميرود كه با مرگِ او ناتمام ميماند و انوشيروان اين اصلاحات را ادامه ميدهد. بعضي از تواريخ در اين خط بُرشي زدهاند و پيش از آنكه سخن از اصلاحات انوشيروان را آغاز كنند، داستاني نقل كردهاند كه بر پايۀ آن در روزگارِ قباد، يك زنِ روستايي، پيش از حساب و شمارشِ محصولِ درختان توسط مأمورانِ مالياتي، به كودكش اجازه نميدهد به ميوه دست بزند. در اين تواريخ، همين داستان سببِ دلسوزي قباد به حالِ رعيّت و انگيزۀ اصلي او براي اصلاحات مالي نمايانده شدهاست. جملۀ كانونيِ اين روايت، «ممنوعيتِ دست زدن به ميوه» است كه در مصراعي از شاهنامه نيز به صورتِ «نه كس دست را سوي رسته پسود» بازتاب يافته و در چاپها و دستنويسهاي اين كتاب وضعيّتي آشفته دارد. در اين مقاله، نخست، با كمكِ اين روايتِ جنبي، دربارۀ ضبط و معناي درست اين مصراع از شاهنامه سخن گفته شدهاست. پس از آن نيز دربارۀ اصالتِ نقلي و خاستگاهِ اين روايت در بخش دوم مقاله بحث شده و بدين شكل يكي از نمونههاي گسترش روايت در روايتهاي ملّي نشان داده شدهاست.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ايرانشناسي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ايرانشناسي