عنوان مقاله :
تصوف به مثابه روش تفكر و يا زيست اجتماعي؛ بررسي تأثير گسترش فقه صوفيانه در دوران پيشا مشروطه بر بقا و رواج خرافه در ايران
پديد آورندگان :
شفيعي اردستاني ، رضا دانشگاه اصفهان - دانشكده علوم اداري و اقتصاد - گروه علوم سياسي , امام جمعه زاده ، جواد دانشگاه اصفهان - دانشكده علوم اداري و اقتصاد - گروه علوم سياسي , نساج ، حميد دانشگاه اصفهان - دانشكده علوم اداري و اقتصاد - گروه علوم سياسي , حسيني زاده ، محمد علي دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده اقتصاد و علوم سياسي - گروه علوم سياسي
كليدواژه :
خرافه , عقلانيت , فقه حديث گرا , تصوف , مشروطه
چكيده فارسي :
خرافه دستاورد جامعه ايست كه از عقلانيت روي گردانده است. اينكه چرا جامعهاي ديني چون ايران قاجاري به ويژه در دوران پيشامشروطه در دام خرافه افتاده، پرسشي است كه مقاله حاضر در پي آن است. پاسخ ارائه شده متاثر از ادغام ناخوشايند دو جريان فكري متفاوت است: جريان فقهحديثگرا و جريان تصوف. به صورت كلي نميتوان هيچيك از اين دو را مستقلا و اجبارا عامل رواج خرافه دانست، اما حسب شرايط اجتماعي ايران و همچنين به دليل نزديكي مباني معرفتي اين دو جريان، تخفيف جايگاه عقلانيت، اين امتزاج صورت و با ارائه گونهاي از روش تفكر و زيست اجتماعي، فقه حديث محور صوفيانه، فضا را براي فقه پويا، اصولي و عقل محور به تنگنا ميبرد. فقهِ حديث محورِ صوفيانه داراي سرريز خرافه در جامعه است؛ چون علم در اين جريان تقليل مييابد، لذا دين توانايي اصلاحي خود را از دست داده و در نبود پاسخهاي عقلاني به مشكلات جديد، خرافه تنها پناه جامعه ميگردد. پژوهش پيش رو در چارچوب جامعه شناسي تاريخي و با بهرهمندي از روش تحليل اسنادي، مرور آثار و اسناد مختلف جريانهاي فكري عهد قاجار، در پي تشريح اين موضوع است.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه علوم سياسي
عنوان نشريه :
پژوهشنامه علوم سياسي