عنوان مقاله :
نامههاي محمد غزالي از منظر تاريخگرايي نوين
پديد آورندگان :
زوارهئيان ، پريا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال , دادبه ، اصغر دانشگاه علامه طباطبائي - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
محمد غزالي , سلجوقيان , نامهها , گفتمان , تاريخگرايي نوين
چكيده فارسي :
در دهة هشتاد قرن بيستم ميلادي، با گذر از نقد پساساختارگرا و در واكنش به تاريخگرايي سنتي، اصطلاح «تاريخگرايي نوين» بر پاية مباني نظري استيون گرينبلت شكل گرفت. باور منتقد تاريخگراي نوين بر اين است كه متون ادبي با گفتمانها و ساختارهاي بلاغي ديگر در هم تنيده شده و اين متون بخشي از تاريخي هستند كه هنوز در حال نوشته شدن است. تاريخگرايي نوين در رشتههاي تاريخ، مردمشناسي و مطالعات ادبي بهكار ميرود و از اين جهت براي مطالعة متون كلاسيك و خودشناسي تاريخي سودمند است. تاريخ از سلجوقيان بهعنوان مهمترين دولت ترك ياد ميكند و روزگار آنان را درخشان بهشمار ميآورد؛ آگاهي ما دربارة اين دوره از طريق آثاري است كه در اواخر حكومت سلجوقيان عراق يعني حدود يك قرن بعد نوشته شده و همين گوياي فترت تاريخنگاري در دورة سلجوقي است. منابع محدود و زوال تاريخنويسي، اوضاع اجتماعي و زندگي مردم را از چشم ما پنهان داشته است اما يكي از آثار مهم بهجا مانده از دوران سلجوقيان كه گزارشي از گفتمان مسلط اين عصر و مسائل سياسي، اجتماعي و فرهنگي بهدست ميدهد و دريچهاي بر اين دوره ميگشايد، نامههاي محمد غزالي است. تاريخگرايي نوين در جستوجوي پيوند ميان ادبيات و فرهنگ عمومي يك دوره و بهطور كلي هر نوع متن فرهنگي است. بهره جستن از اين نظريه در بازخواني و تفسير نامههاي غزالي ميتواند سيماي زمانة او را نمايان كند و از گفتمانهاي نهفته و سركوبشدهاي كه در لايههاي زيرين گفتمان ظاهري پنهان شده است پرده برگيرد.
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي