عنوان مقاله :
تحليل مقايسه اي استعاره هاي مفهومي در اشعار فروغ فرخزاد و غادۀ السمان با تكيه بر حوزۀ مفهومي عشق
پديد آورندگان :
قرباني مادواني ، زهره دانشگاه علامه طباطبائي - گروه زبان و ادبيات عربي , آقابابائي ، سميه دانشگاه علامه طباطبائي - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
استعارۀ مفهومي , فروغ فرخزاد , غادۀ السمان , زن , عشق
چكيده فارسي :
در نظريۀ استعارۀ مفهومي، استعاره ها متكي بر روابط معنايي ميان واژه ها هستند كه به عنوان ابزاري براي درك نوع فهم انسان از امور انتزاعي و امور محسوس جهان عمل مي كنند. ادبيات در پيوند با نظريۀ «استعارۀ مفهومي» داراي «حوزه هاي مبدأ» و «حوزه هاي مقصد» گوناگوني هستند كه از طريق اين حوزه ها مفاهيم انتزاعي را به صورت ملموس براي آن مخاطبان تبيين مي كنند. مسألۀ اين پژوهش بررسي اشعاري از فروغ فروخزاد و غادۀ السمان است كه حوزۀ مبدأ يا مقصد آن ها «عشق» و واژه هاي هم حوزه با آن است. روش مورد استفاده در اين پژوهش كاربرد مباني و اصول اين نظريه در اشعار اين دو شاعر و شناخت حوزه هاي مبدأ پركاربرد است تا از اين طريق به هدف ويژگي هاي شناختي، ساخت هاي فرهنگي، اجتماعي و جهان بيني هاي ذهن اين دو شاعر زن از دو ناحيۀ متفاوت در ارتباط با عنصر عشق دست يافته شود. از جمله نتايج حاصل از پژوهش انتخاب قلمروهاي مبدأ چون اشياء، حيوان، گياه و پديده هاي طبيعي و نوع بار معنايي حاصل از آنها است كه نوع ديدگاه اين شاعران زن را نسبت به عشق آشكار ميكند. از ديگر نتايج حاصلْ بسامد حوزه هاي مفهومي با بار معنايي مثبت چون سرزندگي و آرامش بخش بودن عشق، شور و حيات بخشي آن، جاودانگي، نشاط بخش بودن آن، محبوب بودن آن و... در استعاره هاي مفهومي اين دو شاعر بيشتر از حوزه هاي مفهومي با بار معنايي منفي چون دردآلود بودن، غم آور، نابودگر، ستمگر، آسيب رساننده، ناعادلانه، قابل پيشبيني نبودن آن و... است. در نهايت اين دو شاعر در حوزه هاي مبدأ غيرملموس نيز معاني مثبت و منفي چون ايثار، هنر، نفرين، خيرگي، فراق و... براي عشق در نظر گرفته اند.
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي