پديد آورندگان :
طاهري، محمد دانشگاه آزاد اسلامي واحد ايلام - گروه ترويج و آموزش كشاورزي , پورسعيد، عليرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد ايلام - گروه ترويج و آموزش كشاورزي , اشراقي ساماني، رويا دانشگاه آزاد اسلامي واحد ايلام - گروه مديريت كشاورزي , آرايش، محمدباقر دانشگاه آزاد اسلامي واحد ايلام - گروه ترويج و آموزش كشاورزي
چكيده فارسي :
هدف از انجام تحقيق كيفي حاضر واكاوي راهبردهاي توسعه ساماندهي عشاير حوزه زاگرس بر اساس نظريه زمينه‌اي بود. داده‌هاي پژوهش با مصاحبه نيمه‌ساختارمند و روش نمونه‌گيري هدفمند با سي نفر از متخصصان، مديران و صاحب‌نظران حوزه عشاير گردآوري شد. همچنين، مراحل استخراج نظريه و فرآيند كدگذاري با بهره‌گيري از نرمافزار MAXqda18 انجام شد. بر پايه يافته‌هاي پژوهش، مقولاتي چون عدم موفقيت طرح‌هاي پيشين، عدم توجه به پايداري محيط زيست، عدم توجه به سرمايه انساني، طبيعي و توان بوم‌شناختي مناطق عشايري، عدم آسيب‌شناسي فرهنگي- اجتماعي و عدم توجه به اسناد بالادستي به‌عنوان شرايط علي مؤثر بر توسعه ساماندهي عشاير حوزه زاگرس شناسايي شدند؛ شرايط زمينه‌اي نيز شامل مقولاتي چون عدم هماهنگي در برنامه‌ريزي و اجرا، كمبود منابع مالي، موانع فرهنگي، كمبود نيروي انساني متخصص، موانع فناوري و موانع طبيعي بودند. اين در حالي است كه تغيير مداوم الگوي زيست، عدم سرمايه‌گذاري و بازاريابي، بي‌توجهي به توانهاي موجود در منطقه، اجراي سياست‌هاي توسعه‌اي موازي و ناهماهنگي بين استان‌هاي حوزه زاگرس نيز به‌عنوان شرايط مداخله‌گر مشخص شدند. همچنين، به‌منظور توسعه ساماندهي عشاير حوزه زاگرس، راهبردهايي چون برنامه‌ريزي غيرمتمركز و منطقه‌اي، نظام مديريت مشاركتي، نظام مديريت محلي(ايلي)، ايجاد تعاوني‌هاي عشايري، بوم‌گردي عشايري و ايجاد بازارچه‌هاي محلي شناسايي شدند. در نهايت، مشخص شد كه توسعه ساماندهي عشاير حوزه زاگرس پيامدهايي از قبيل پايداري محيط زيست، برقراري عدالت اجتماعي، اشتغال پايدار، احياي زيست‌بوم‌هاي جنگل و مرتع، امنيت غذايي و بهره‌وري را در جامعه مورد بررسي به‌دنبال خواهد داشت. با استناد به يافته‌هاي پژوهش حاضر، ضمن توجه بيشتر به عشاير منطقه در حمايت از تصميم‌گيري‌هاي سياستگذاران، برنامه‌ريزان و مديران ذيربط، مي‌توان در راستاي دستيابي به توسعه پايدار گام برداشت.
چكيده لاتين :
The purpose of this qualitative research was to analyze the development strategies of Zagros nomadic organizing based on Grounded Theory. The Data were collected by semi-structured interviews and purposive sampling methods with 30 specialists, managers and experts in the field of nomads. The theory extraction and coding process was performed by MAXqda18 software. The study findings indicated that categories such as failure of previous projects, lack of attention to environmental sustainability, lack of attention to human capital, natural and ecological potential of nomadic areas, lack of socio-cultural pathology and lack of attention to upper-level documents as causal conditions affecting the development of the Zagros nomadic organization were identified; also, grounded conditions included categories such as lack of coordination in planning and implementation, lack of financial resources, cultural barriers, lack of specialized manpower, technological and natural barriers; meanwhile, constantly changing the pattern of life, lack of investment and marketing, disregard for the potentials in the region, implementation of parallel development policies and inconsistencies between the provinces of the Zagros area were also identified as intervening conditions. Besides, in order to develop the nomadic organization of the Zagros area, strategies such as decentralized and regional planning, participatory management system, local (tribe) management system, establishment of nomadic cooperatives, nomadic ecotourism and the creation of local markets were identified. Finally, it was found that the development of the Zagros nomadic organization would have consequences such as environmental sustainability, establishing social justice, permanent job as well as restoration of forest and rangeland ecosystems, food security and productivity among the studied population. Accordingly, the study findings can be exploited by the concerned policy makers, planners and managers while paying more attention to the nomads of the region in supporting decisions in order to achieve sustainable development.
