عنوان مقاله :
تجلّي انديشهها و دلتنگيهاي سياسي در اشعار سياوش كسرايي و بدر شاكر السيّاب
پديد آورندگان :
محمدپور ، خيرالنسا دانشگاه پيامنور مركز تهران - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
افكار سياسي , تنهايي , مرگ انديشي , بهشت گمشده
چكيده فارسي :
ادبيات انتقادي و اعتراضي منعكس كننده جهت گيري ها و دغدغه هاي معترضان عليه حاكميت هاست. اين انديشه ها كه خودآگاه و يا ناخودآگاه در آثار شاعران مجال ظهور مي يابد؛ زمينه مشتركي را در ادبيات ملل مختلف فراهم كرده است. اشعار سياوش كسرايي و بدر شاكر السيّاب(شاعر عراقي) به دليل مواجه شدن با ناكاميهاي سياسي مشابه از اين جهت قابل بررسي است. يافته هاي پژوهش پيش رو حاكي از آن است كه نااميدي، دلتنگي و سرخوردگي سياسي از بن مايه هاي اصلي اشعار هر دو شاعر است. هر دو با پناه بردن به حسرت و تنهايي، ابراز عشق به وطن، استفاده از اسطوره ها، گله از زمانه و مردم زمانه و ابراز انزجار از خائنان براي بيان دلتنگي هاي سياسي خود بهره برده اند. هر دو به دنبال بهشت گمشده اي جهت رهايي از فضاي سياسي موجود هستند. احساس شكست، فريب خوردن، سرگشتگي و حتي پشيماني در اشعار كسرايي بارزتر است. اميد و نااميدي در اشعار كسرايي پابهپاي هم پيش ميروند ولي در اشعار سيّاب با دو مرحله زندگي اش در ارتباط اند. تنهايي و مرگ انديشي در اشعار هر دو شاعر وجود دارد.
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات تطبيقي
عنوان نشريه :
مطالعات ادبيات تطبيقي