پايش عوامل كليدي موفقيت در خط‌مشي‌گذاري بانكداري جامع با رويكرد دلفي فازي (مورد مطالعه: بانك رفاه)

پژوهش حاضر باهدف پايش عوامل كليدي موفقيت در خطمشي گذاري بانكداري جامع با رويكرد دلفي فازي انجام پذيرفت. اين پژوهش از نوع پژوهشهاي آميخته با رويكرد اكتشافي است كه از حيث روش‌شناسي در قالب پژوهشهاي كمي و كيفي و از نظر فلسفه پژوهش در زمره پژوهشهاي قياسي استقرايي مي‌گنجد. جامعه آماري پژوهش مديران ارشد و مياني بانك رفاه هستند كه با توجه به اينكه تعداد اعضاي جامعه ماري محدود و مشخص است، با استفاده از اصل كفايت نظري 40 نفر از مديران به عنوان اعضاي نمونه انتخاب شدند. از آنجا كه پژوهش حاضر از نوع پژوهشهاي آميخته با رويكرد كمي و كيفي است، از هر دو ابزار مصاحبه و پرسشنامه استفاده مي شود. براي آزمون روايي و پايايي در بخش كيفي از روشهاي روايي نظري و پايايي درون كدگذار و ميان كدگذار استفاده شد. همچنين در بخش كمي براي آزمون روايي و پايايي از روش روايي محتوايي و پايايي از روش نرخ ناسازگاري بهره گرفته شد. همچنين براي تحليل داده‌هاي كيفي از روش كدگذاري و نرم‌افزار ATLAS.TI كه مخصوص تحليل دادههاي كيفي مستخرج از مصاحبه است استفاده شد. در مرحله كمي پژوهش نيز با استفاده از روش Delphi Fuzzy به اولويتبندي عوامل كليدي موفقيت در خطمشيگذاري بانكداريجامع پرداخته شد، تا كليديترين عوامل موفقيت در خطمشي گذاري بانكداري جامع مشخص شود. نتايج پژوهش نشان ميدهد كه يكپارچه كردن مراكز تصميمگيري و جلوگيري از چندمركزي، به‌روز كردن سياستها، تعيين سطح همكاري با كسب‌وكارها، توجه به ويژگيهاي شخصيتي و رفتاري خط‌مشي‌گذاران، در نظر داشتن قوانين پولي و بانكي و توجه به مزيتها و توانمندي‌هاي بانك مهم‌ترين عامل در خطمشي گذاري بانكداري جامع است. براي ارائه خدمات همه‌جانبه و ارج نهادن به شأن و جايگاه مشتري پيشنهاد مي‌شود كه بانكها با تدوين خطمشي ها و راهبردهاي مناسب در اعتلاي پياده‌سازي بانكداري جامع اقدام كنند.‌