شماره ركورد :
1266057
عنوان مقاله :
تبيين مفهوميِ زمينه‌هاي عدم‌انطباق فضايي كار و سكونت در فضاهاي شهري ‌‌با تأكيد بر ايران
پديد آورندگان :
كرمي ، تاج الدين دانشگاه خوارزمي - گروه جغرافيا و برنامه‌‌ريزي شهري , سليماني ، محمد دانشگاه خوارزمي - گروه جغرافيا و برنامه‌‌ريزي شهري , پريزادي ، طاهر دانشگاه خوارزمي - گروه جغرافيا و برنامه‌‌ريزي شهري , تيموري ، سميه دانشگاه خوارزمي
از صفحه :
1
تا صفحه :
38
كليدواژه :
برنامه‌هاي‌تعديل‌ساختاري , توسعۀ ناموزون , رژيم فورديسم , رژيم پسافورديسم , عدم‌انطباق فضايي
چكيده فارسي :
نظريه عدم انطباق فضايي در زمره نظريه‌هايي است كه به تحليل فقر و نابرابري در ساختار اجتماعي فضايي شهرها مي‌پردازند. اين نظريه در خاستگاه خود (آمريكا)، نبود تناسب بين دستيابي به كار مناسب و دسترسي به مسكن مطلوب را در متني از نابرابري‌هاي نژادي قومي مورد توجه قرارداده‌است. هدف تحقيق حاضر «‌تبيين مفهومي زمينه‌هاي عدم انطباق فضايي كار و سكونت‌» به ويژه در شهرهاي كشورهاي درحال‌توسعه و ايران بوده‌است. اين تحقيق به لحاظ ماهيت هدف نظري كاربردي و به لحاظ روش توصيفي تحليلي مي‌باشد. به‌علاوه از روش تحليل گفتمان براي تبيين زمينه‌هاي شكل‌گيري ‌عدم انطباق فضايي استفاده‌ شده‌است. براساس يافته‌هاي تحقيق، عدم انطباق فضايي در كلان‌ترين زمينه‌ها (تغييرات جهاني و فراگير همچون بسط روابط فوردي‌ ‌كينزي و پسافوردي نئوليبرالي) و عيني‌ترين لايه آن (نبود تناسب بين دستيابي كار مناسب و دسترسي به مسكن مطلوب در ساختار و فضاي شهري) مشابه است. با اين وجود، به لحاظ موقعيت جغرافيايي، به عكس شهرهاي آمريكايي، كانون‌هاي عدم انطباق فضايي در كشورهاي درحال‌توسعه، بيشتر در حاشيه شهرها مستقرند. درحالي‌كه عدم انطباق فضايي در آمريكا، متأثر از متن نابرابر نژادي قومي، توسعه فناوري حمل‌و‌نقل، حومه‌نشيني، استقرار صنايع و كارخانه‌ها بوده، اما در كشورهاي در حال توسعه عمدتاً نيروي پيش‌برنده خود را از ساختار نابرابر اقتصاد سياسي روابط بين‌الملل ، اجراي راهبردهاي توسعه برون‌زا در ساخت نابرابر اجتماعي فضايي ، گرفتاري در مصائب تله‌هاي توسعه (بي‌ثباتي سياسي، خام‌فروشي منابع طبيعي، سرايت پيامدهاي بي‌ثباتي همسايگان، حكمروايي ناكارآمد)، تله‌هاي فقر و فساد و الگوي ناپايدار توسعه شهري مي‌گيرد.
عنوان نشريه :
جغرافيا و توسعه
عنوان نشريه :
جغرافيا و توسعه
لينک به اين مدرک :
بازگشت