عنوان مقاله :
مطالعۀ تطبيقي كارايي مدل توسعۀ شهري عامل مبنا و سلولهاي خودكار زنجيرۀ ماركوف در شبيهسازي توسعۀ شهري نيشابور
پديد آورندگان :
محمودزاده ، حسن دانشگاه تبريز - گروه جغرافيا و برنامهريزي شهري , نقدبيشي ، افسانه دانشگاه تبريز
كليدواژه :
توسعه شهري , مدلسازي عامل مبنا , مدل ماركوف_سلولي خودكار , نيشابور
چكيده فارسي :
در دهههاي اخير براثر رشد سريع و بدون برنامه شهرها، مديريت شهري با مسائل متعددي ازجمله مدلها و الگوهاي گسترش شهري و انتخاب گزينههاي بهينه در مكانيابي روبهرو شده است. شهر نيشابور بهعنوان دومين شهر پرجمعيت استان خراسان رضوي شناخته ميشود. با توجه به كاهش باران و رخ دادن خشكسالي، كشاورزي رونق خود را ازدستداده و اكثر جمعيت روستاها به شهر مهاجرت نمودهاند. اين عوامل باعث رشد سريع شهر در چند سال اخير شده است. ازآنجاييكه توسعه هر شهر نيازمند امكانات و زيرساختهاي مناسب براي پيشرفت آن است، بنابراين شناخت جهت توسعه شهر و سرعت رشد آن باعث پيشبيني بهتر زيرساختها و امكانات موردنياز است.پژوهش توسعه شهري توسط مدل عامل مبنا با استفاده از عوامل تأثيرگذار بر توسعه شهري نيشابور صورت پذيرفته است. اين عوامل شامل: موقعيت غالب اجتماعي مسير دسترسي عناصر مطلوب كيفيت دسترسي به خدمات حريم سبز و حريم مسيل و نوع كاربري در نظر گرفتهشده است. مدل عامل مبنا مجموعهاي از عاملهاي مستقل با اهداف و قابليتهايي كه در تعامل با يكديگر هستند تشكيلشده است. براي اعتبار سنجي مدل از روش ماركوف_ سلولي خودكار بر اساس تصاوير ماهوارهاي لندست 7 و 8 و براي مدت 17 سال استفادهشده است. بر اساس نتايج شبيهسازي توسعه شهري با استفاده از مدل عامل مبنا مساحت منطقه شهري از سال 2018 تا سال 2035 با نرخ رشد 19.8 درصد افزايشيافته است و در مدل ماركوف_ سلولي خودكار مساحت منطقه شهري از سال 2018 تا سال 2035 با نرخ رشد 23.1 درصد افزايش پيدا خواهد كرد. بر اين اساس، اين نتايج با يكديگر تفاوت چنداني ندارند. نتايج بيانكننده آن است كه در اجراي اين دو مدل براي توسعه شهر نيشابور مدل عامل مبنا نشاندهنده تأثير زياد عامل طبقه غالب اجتماعي است و اعتبار مدل عامل مبنا در مقايسه آن با روش ماركوف_ سلولي خودكار دقت قابل قبولي دارد.
عنوان نشريه :
جغرافيا و توسعه
عنوان نشريه :
جغرافيا و توسعه