تبيين مؤلفه‌هاي معماري بيوفيلي در زيست‌پذيري اقليم گرم و خشك؛ موردپژوهي: شهر سمنان

نظريه بيوفيليا، براي اولين‌بار توسط «ادوارد او. ويلسن» از اساتيد زيست‌شناسي دانشگاه هاروارد در كتاب او به نام بيوفيليا در سال 1984 چاپ شد. از جنبه واژه‌شناسي اصطلاح «بيوفيليا» به معني «دوست داشتنِ حيات يا سيستم‌هاي واجدِ حيات» مي‌باشد و براي نخستين بار توسط «اريك فروم» براي تبيين يك گرايشِ روان‌شناختي در خصوصِ «جذابيت هر آنچه زنده است»، مورداستفاده قرار گرفت. در واقع او براي اولين‌بار به وابستگي دروني انسان به ارگانيسم‌هاي زنده اشاره كرد. از سويي ديگر، به نظر مي‌رسد كه بهترين تحليل نظام ادراكي انسان در محيط را مي‌توان با يافته‌هاي علوم ادراك و شناخت محيط در دانش روان‌شناسي محيطي را مرتبط دانست و نوعي كالبدشكافي و جستجوي پيوند و اين هماني انسان و طبيعت (محيط) را در آن مشاهده كرد. در هرحال، ارزيابي‌هاي شناختي از عناصر معماري بيوفيلي مبتني بر زمينه‌هاي نگرش اكولوژيك مي‌تواند در ارتقا برنامه‌ريزي و طراحي مسكن تأثيرگذار باشد. اين تحقيق بنا به ماهيت بنيادي و بنابه ماهيت، تحقيقي شناختي است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف كاربردي و روش انجام آن توصيفي- تحليلي و پيمايشي مي‌باشد. از آنجاكه تحقيق حاضر در زمره تحقيقات كمي محسوب مي‌شود لذا، از ابزار پرسشنامه جهت جمع‌آوري داده‌ها و از نرم‌افزار آماري SPSS جهت تجزيه‌وتحليل داده‌ها استفاده شده است. لازم به ذكر است از آزمون‌هاي آماري همبستگي جهت بررسي روابط متغيرها، تي‌تك نمونه‌اي جهت مقايسه جامعه آماري با ميانه نظري و رگرسيون چند متغيره جهت بررسي تأثيرگذاري مؤلفه‌هاي طراحي بيوفيلي بر زيست‌پذيري استفاده شده است. نتايج تحقيق نشان مي‌دهد كه ارتباط معناداري بين معيارهاي بيوفيلي در معماري و زيست‌پذيري وجود دارد چنانچه كه مؤلفه طبيعت‌گرايي بيشترين تأثير را بر حصول زيست‌پذيري معماري دارد و معيارهاي طبيعت دوستي، اقليم و احساس (ادراك) بيشترين تأثير را در اين ميان دارد.