عنوان مقاله :
نقد كهنالگويي شهريارنامه براساس نظريۀ يونگ
پديد آورندگان :
حسن پور ، مژگان دانشگاه فردوسي مشهد , قوام ، ابوالقاسم دانشيار زبان و ادبيات فارسي دانشگاه فردوسي مشهد
كليدواژه :
نقد كهنالگويي , شهريارنامه , سايه , پير فرزانه , مادينهروان
چكيده فارسي :
نقد كهنالگويي يكي از رويكردهاي مهم نقد آثار ادبي است كه به بررسي انواع كهنالگوها در متون ادبي ميپردازد. منظومۀ شهريارنامه در زمرۀ متون حماسي پهلواني پس از شاهنامه است كه به سرنوشت شهريار فرزند برزو، اختصاص دارد. در پژوهش حاضر پس از مطالعۀ دقيق شهريارنامه، به استخراج و تحليل كهنالگوهاي برجسته در آن براساس نظريۀ يونگ پرداخته شده است. در اين منظومه قهرمان براي رسيدن به فرديت بايد موانعي را پشت سر گذارد. او در ابتدا با سايۀ خويش مقابله ميكند و قدم در راه سفري دشوار مينهد. در اين مسير، پيري خردمند كه راهنماي او براي طي كردن مسير پرمخاطره است، او را همراهي ميكند. نيروهاي اهريمني ازجمله ديوان و اژدها كه نمودي از سايه هستند در مسير سفر او ظاهر ميشوند و شهريار به مقابله با آنها ميپردازد. او همچنين از مكانهاي جادويي و محيرالعقول با موفّقيت عبور ميكند. معشوقهاي زيبا و فريبنده و نيز زني جادوگر در اين منظومه نمودي از كهنالگوي منفي مادينهروان در قهرمان هستند كه شهريار به مقابله با آنها ميپردازد. در اين منظومه، سيستان را ميتوان نمايندۀ خودآگاهي روان دانست كه حركت شهريار از آنجا شروع ميشود و او بعد از تجربه كردن فرديت و كمال در سرزمين ناخودآگاهي(هندوستان)، در انتها با پيوستن به خاندان خود به خودآگاهي بازميگردد و بهاينترتيب پايان دايرۀ فرديت را به آغاز آن پيوند ميدهد.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادب حماسي
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادب حماسي