عنوان مقاله :
تحليل محتواي خطمشيهاي اقتصاد سينما در دولتهاي پس از انقلاب اسلامي و ارزيابي اولويتها و نتايج عملكرد آنها
عنوان به زبان ديگر :
Content Analysis of Cinema Economic Policies after the Islamic Revolution States in Iran and Assessing Their Preferences and Performance Results
پديد آورندگان :
سربندي، فرناز دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران , حاجياني، ابراهيم وزارت علوم، تحقيقات و فناوري , صالحي اميري، رضا دانشگاهآزاداسلامي - واحد علوم و تحقيقات، تهران , موسايي، ميثم دانشگاهتهران
كليدواژه :
خط مشيگذاري , اقتصاد فرهنگ , اقتصاد سينما , سياستگذاري فرهنگي , صنايع فرهنگي
چكيده فارسي :
هدف از اين مقاله تحليل و بررسي ملاحظات اقتصادي در حوزه سينما در سالهاي پس از انقلاب اسلامي و توصيف ميزان توجه خطمشيگذاران به مقولههاي مرتبط با اقتصاد فرهنگ در اين حوزه با توجه به اولويتها و بخشي از عملكردها است. روش اين پژوهش از نظر هدف، كاربردي، از نظر داده كمي و كيفي و از نظر نحوه اجرا تحليل محتوا و دادههاي ثانويه است. دادهها شامل اسناد، قوانين و آئيننامهها، برنامههاي اصلي دولتها و وزيران فرهنگ و ارشاد اسلامي و نيز مصاحبه با صاحبنظران بوده است. در دورههاي مختلف با تغيير در دولتها و حتي وزراي يك دولت، در سياستها و اولويتهاي اقتصاد سينما تغييراتي ايجاد شده است. البته در تمامي دورهها به جز دولت تدبير و اميد، نظارت و مشاركت دولتي از سه اولويت اول مسئولان سينمايي محسوب ميشود. اهداف و اولويتهايي چون افزايش سرانه سالنهاي سينما كه در دستور دولتها بوده است، با وجود افزايش نسبي به نتيجه مطلوب و استاندارد نرسيده است. تأكيد بر توليد آثار سينمايي ايراني و حذف تدريجي اكران فيلمهاي سينمايي خارجي از سياستهايي بوده است (اگرچه گاه نانوشته) كه با موفقيت دنبال شده است. در مقابل خطمشيهايي چون تسهيل اعطاي مجوز توليد و اكران و سازوكارهايي مانند شوراي عالي سينما در گذر به دورههاي بعدي مورد چشمپوشي قرار گرفته است.
چكيده لاتين :
This article's goal is analysis of economic issues about cinema in after the Islamic revolution era and description of policymakers' attention to cultural economics in this area in order to states preferences and performances. Applied methods are content analysis and second data analysis. Data are consisted of documents, regulations and rules and states and ministries of culture's programs, and also interview with experts. None-arbitrary sampling is used for written policies and snowball sampling is used for interviews. Finally, after content analysis of samples, second data analysis is used for this study. The results show that in all studying periods cinema economics policies and preferences are changing in order of policymakers changing even in a state. In all states except the eleventh state, governmental regulation and participation is in the first three preferences of the states. The goals and preferences such as cinema screens developments in spite of policymakers' attention have not been successful. Production of Iranian films and increase of foreign films exhibition is one of the all states goals (sometimes unwritten) which successfully is done. On the other hand, policies like facilitation of production and exhibition permit in other states are missed.
عنوان نشريه :
نامه هنرهاي نمايشي و موسيقي