اثرات تغيير اقليم بر احتمال وقوع اولين يخبندان پاييزه و آخرين يخبندان بهاره (مطالعه موردي: اصفهان)

Effects of Climate Change on the Probability of Occurrence of the First Fall Frost and the Last Spring Frost (Case Study: Isfahan)

تغيير تاريخ وقوع اولين يخبندان پاييزه و آخرين يخبندان بهاره كه به‌لحاظ كشاورزي بسيار حائز اهميت است، مي‌تواند يكي از پيامدهاي ناشي از پديدۀ گرمايش جهاني باشد. يكي از روش‌هاي مطالعۀ اقليم آينده، استفاده از خروجي مدل‌هاي گردش عمومي جو است. با استفاده از روش وزن‌دهي ميانگين مشاهداتي دما و بارندگي (MOTP) كه طي آن مدل‌هاي گردش عمومي جو بر اساس مقدار انحراف ميانگين دما يا بارندگي شبيه‌سازي شده در دورۀ پايه از ميانگين داده‌هاي مشاهداتي وزن‌دهي مي‌شوند، مدلي كه وزن بيشتري در مدل¬سازي در مورد دادۀ دماي گذشتۀ منطقه دارد، به‌عنوان مدل بهينه انتخاب مي‌شود. اما اين مدل‌ها به‌دليل قدرت تفكيك مكاني پايين، گوياي تغيير اقليم ايستگاهي نيستند. لذا در اين تحقيق براي ريزمقياس‌نمايي نتايج مدل‌هاي GCM تحت سه سناريوي انتشار A2 و B1 و A1B در ايستگاه اصفهان از مدل LARS-WG استفاده شد. نتايج استخراج شده با نرم‌افزار SPSS مورد تحليل آماري قرار گرفت و بررسي‌ها در سطح آماري 5 درصد (P<0.05) انجام پذيرفت. نتايج اين بررسي‌ها براي چشم‌انداز 2049-2020 نشان داد كه ميانگين شماره روز وقوع اولين يخبندان پاييزه مبتني بر هر سه سناريو در مقايسه با اقليم گذشته، در ايستگاه اصفهان 2 تا 5 روز افزايش خواهد يافت. همچنين در اين ايستگاه براي ميانگين شماره روز وقوع آخرين يخبندان بهاره مبتني بر هر سه سناريو در مقايسه با اقليم گذشته، بين 2 تا 4 روز كاهش مشاهده مي‌شود. درنهايت براي داده‌هاي به‌دست آمده با استفاده از نرم‌افزار Easy Fit بهترين توابع توزيع براي تعيين احتمال وقوع اولين يخبندان پاييزه و آخرين يخبندان بهاره در دورۀ پايه و در شرايط تغيير اقليم تحت سه سناريوي انتشار انتخاب شد و مورد مقايسه قرار گرفت.

Changing the date of the first fall frost and the last spring frost is an important phenomenon in agriculture that can be one of the consequences of global warming. Using general circulation models (GCMs) is a way to study future climate. In this study, observations of temperature and precipitation were weighted by using Mean Observed Temperature-Precipitation (MOTP) method. This method considers the ability of each model in simulating the difference between the mean simulated temperature and mean precipitation in each month in the baseline period and the corresponding observed values. The model that had more weight, selected as the optimum model because it is expected that the model will be valid for the future. But, these models are not indicative of stationary climate change due to their low spatial resolution. Therefore, in this research, the outputs of GCM models are based on the three emission scenarios A2 and B1 and A1B, downscaled by LARS-WG for Isfahan station. The data were analyzed by SPSS software at a 95% confidence level (P<0.05). The results indicated that in the Isfahan in the future period 2020-2049 based on the three scenarios, as compared with baseline period 1971-2000, the first fall frost will occur later and the last spring frost will occur earlier. The first fall frost will occur later for 2 days (based on the A1B emission scenario) to 5 days (based on the A2 emission scenario) and the last spring frost will occur earlier for 2 days (based on the and B1 emission scenario) to 4 days (based on the A2 emission scenario). Finally, the best distribution functions for the first fall frost and the last spring frost for the baseline period and under climate change were selected and compared using the EasyFit software.