اثرگذاري تكانه ماليات بر ارزش افزوده بر اقتصاد ايران؛ تحليل حساسيت چسبندگي قيمت با الگوي DSGE

هرچند نرخ ماليات بر ارزش افزوده در ايران طي سال‌هاي اخير ثابت بوده اما با توجه به نياز دولت به درآمدهاي مالياتي، زمان مناسب جهت تغيير اين نرخ با توجه به اثرات آن بر تورم بسيار اهميت دارد. با وجود نرخ تورم بالا در ايران، ارزيابي اثر تغييرات نرخ ماليات بر ارزش افزوده، به عنوان سياست مالي، با لحاظ چسبندگي قيمت مي‌تواند نتايج شفافي پيش روي سياست‌گذاران قرار دهد. در اين مقاله، در يك الگوي تعادل عمومي پوياي تصادفي (DSGE) با درنظر گرفتن چسبندگي قيمت اسمي، كانال تكانه ماليات بر ارزش افزوده به مصرف‌كننده نهايي تصريح شد و با دو سناريوي چسبندگي قيمت بالاتر و پايين‌تر از مقدار تعادلي، اثر اين تكانه بر متغيرهاي حقيقي سنجيده شد. نتايج شبيه‌سازي نشان مي‌دهد كه در سناريوي چسبندگي قيمت بالاتر از تعادل در پاسخ به تكانه‌ها، انحرافات در متغيرهاي كلان اقتصادي تشديد مي‌شود و نيز دوره بازگشت آنها به وضعيت باثبات كمتر مي‌شود. به عبارتي اگر دولت قصد استفاده از نرخ ماليات بر ارزش افزوده و افزايش آن به عنوان سياست مالي را دارد، بهتر است در شرايط غيرتورمي، كه چسبندگي قيمت بالاست، از اين سياست استفاده كند. همچنين تحليل تكانه درآمدهاي نفتي و مخارج دولت نشان مي‌دهد الگوي با چسبندگي قيمت بهتر مي‌تواند دنياي واقعي را تحليل كند.