بررسي نقش جهت‌گيري كارآفريني در موفقيت محصولات جديد شركت‌هاي دانش‌بنيان با تأكيد بر بازاريابي دوسوتوان

شركت‌هاي دانش بنيان براي بهره‌برداري از فرصت‌هاي بازار و خلق محصولات جديد علاوه بر جهت‌گيري كارآفريني نيازمند اتخاذ استراتژي‌هاي بازاريابي مؤثر هستند. با توجه تغييرات گسترده و پويايي مستمر محيط كسب‌وكار و نيز اهميت تاب‌آوري كسب وكارهاي نوپا به خصوص شركت‌هاي دانش بنيان، يكي از استراتژي هاي موثر در اين خصوص و كسب مزيت رقابتي پايدار، استفاده از بازاريابي دوسوتوان است. در اين راستا هدف تحقيق آشكار ساختن نقش دوسوتواني بازاريابي به عنوان يك استراتژي پيشرو كه از طريق اكتشاف (مبتني بر بازار و مبتني بر محصول) و بهره برداري از فرصت‌ها تحقق مي يابد، در موفقيت محصولات جديد شركت‌هاي دانش بنيان است. اين مطالعه ازنظر ماهيت كاربردي و ازنظر روش اجرا توصيفي– همبستگي مي‌باشد. جامعه آماري تحقيق را شركت‌هاي دانش‌بنيان استان اصفهان تشكيل مي‌دهند كه با استفاده از فرمول كوكران و روش نمونه‌گيري دردسترس قضاوتي تعداد ۱۸۰ شركت به‌عنوان نمونه آماري انتخاب شدند. براي تجزيه‌و‌تحليل داده‌ها از روش معادلات ساختاري و نرم‌افزار آموس استفاده شد. يافته‌هاي تحقيق نشان داد بازاريابي دوسوتوان موجب مي‌شود جهت‌گيري كارآفريني بر عملكرد محصول جديد در شركت‌هاي دانش‌بنيان تاثير گذاشته و ميزان موفقيت محصولات جديد اين شركت‌ها را افزايش دهد. بنابراين با توجه به رابطه بين جهت‌گيري كارآفريني و عملكرد محصول جديد، شركت‌هاي دانش‌بنيان مي‌بايست گام هاي موثري براي ارتقاي شاخص‌هاي كليدي كارآفرينانه جهت نهادينه شدن آثار و دستاوردهاي آن بردارند؛ به‌طوري‌كه اين فعاليت‌هاي كارآفرينانه فرصتي براي دوسوتواني بازاريابي و راه‌حلي براي تعادل بين اكتشاف و بهره‌برداري در بهبود عملكرد محصول جديد خواهد بود.