پديد آورندگان :
هادي پور، امير دانشگاه گيلان - دانشكده علوم كشاورزي - گروه علوم دامي، رشت، ايران , محيط، اردشير دانشگاه گيلان - دانشكده علوم كشاورزي - گروه علوم دامي، رشت، ايران , درماني كوهي، حسن دانشگاه گيلان - دانشكده علوم كشاورزي - گروه علوم دامي، رشت، ايران , هاشم زاده، فرزاد دانشگاه صنعتي اصفهان - دانشكده كشاورزي - گروه علوم دامي، اصفهان، ايران
كليدواژه :
اكستروژن , آمونياك , پروتئين , گوساله پرواري , متان
چكيده فارسي :
هدف از اين مطالعه، بررسي اثر كاهش سطح پروتئين خام جيره و افزودن كنجالههاي سويا و كلزاي اكسترود شده بر فراسنجههاي خوني و شكمبهاي، جمعيت متانوژنها و باكتريهاي با توليد آمونياك زياد (HAB) شكمبه گوسالههاي پرواري بود. بدين منظور، 36 رأس گوساله نر پرواري در قالب طرح كاملاً تصادفي با شش تيمار و شش تكرار استفاده شد. تيمارهاي آزمايشي شامل 1) شاهد (كنجاله سويا) (15=CP درصد)، 2) كنجاله سويا (13=CP درصد، 13SBM)، 3) كنجاله سوياي اكسترود (13=CP درصد، EXSBM)، 4) كنجاله كلزا (13=CP درصد، 13CM)، 5) كنجاله كلزاي اكسترود (13=CP درصد، EXCM)، و 6) پودر ماهي (13=CP درصد، FM) بودند. غلظت آلبومين، پروتئين تام، كراتينين و نيتروژن اورهاي خون در تيمارهاي آزمايشي نسبت به گروه شاهد، كاهش يافت (0/05>P). بالاترين ميزان آمونياك و استات شكمبه و كمترين ميزان پروپيونات و اسيدهاي چرب فرار در گروه شاهد مشاهده شد (05/0>P). كمترين جمعيت HAB شكمبه در تيمارهاي تغذيه شده با كنجاله سويا و كلزاي اكسترود شده و سپس در ديگر تيمارهاي با پروتئين پائين بود و در تيمار شاهد بيشترين بود (05/0>P). همچنين تيمارهاي دريافت كننده كنجاله سويا و كلزاي اكسترود شده داراي جمعيت كمتري از متانوژنها نسبت به گروه شاهد بودند (0/05>P). با توجه به نتايج بهدست آمده، كاهش سطح CP جيره و عمل اكسترود كردن كنجاله سويا و كلزا سبب كاهش جمعيت HAB و آمونياك شكمبه و اوره خون شد. در ضمن، اكسترود كردن، جمعيت متانوژنها و نسبت استات به پروپيونات را كاهش و موجب افزايش غلظت تام اسيدهاي چرب فرار به عنوان شاخصي از بهبود راندمان تخمير شكمبه، شد.
چكيده لاتين :
This study aimed to investigate the effect of reducing the dietary level of crude protein (CP) and inclusion of extruded soybean meal (SBM) and canola meal (CM) on blood and ruminal parameters, the population of methanogens, and hyper-ammonia producing bacteria (HAB) of feedlot calves. To this purpose, 36 male calves were used in a completely randomized experimental design with six treatments and six replicates. Experimental treatments included: 1) Control (CP=15%, SBM (15SBM)), 2) SBM (CP=13%, 13SBM), 3) Extruded SBM (CP=13%, EXSBM), 4) CM (CP=13%, 13CM), 5) Extruded CM (CP=13%, EXCM), and 6) Fish meal (CP=13%, FM). Concentrations of albumin, total protein, creatinine, and blood urea nitrogen in experimental treatments decreased compared to 15SBM (P>0.05). The highest values of ruminal ammonia and acetate and the lowest amounts of propionate and volatile fatty acids (VFA) were observed in the 15SBM (P<0.05). The minimum ruminal HAB population was observed in EXSBM and EXCM and then in 13SBM, 13CM and FM and was maximum in 15SBM (P<0.05). Also, treatments fed EXSBM and EXCM had a smaller methanogens population than the control group (P<0.05). Based on the results obtained, decreasing dietary CP level and processing of extrusion for SBM and CM decreased HAB population, rumen ammonium, and blood urea concentration. Furthermore, extrusion declined methanogens bacteria population and acetate to propionate ratio and increased total VFA concentrations which can be considered as an indication of the rumen improvement in fermentation efficiency index.