عنوان مقاله :
بررسي ادلّه وحيد بهبهاني و ابوالقاسم خويي در توثيق «زيادبن مروان»
پديد آورندگان :
بيات مختاري ، مهدي دانشگاه نيشابور , حيدري نسب ، عليرضا دانشگاه سيستان و بلوچستان
كليدواژه :
زيادبن مروان قندي , واقفه , وحيد بهبهاني , ابوالقاسم خويي , رجال حديث , جرح و تعديل
چكيده فارسي :
زيادبن مروان، صحابي امامان صادق و كاظم (ع)، در آثار مدوّن رجالي و روايي مكتب اهلبيت، حضوري جدي و گسترده دارد. روايات وي در كتب اربعه و ساير آثار شيعي به شصت مورد مي رسد. اما ارزيابي كارنامه رجالي وي از سوي ارزش گزاران آكنده از واگرايي تضادي و بلكه تناقضي است. از نظر وحيد بهبهاني و برخي ديگر، نقل بزرگان از زياد و نيز در عِداد «اصول» بودن كتاب او و كثرت اخبار وي، حاوي وثاقت و دست كم، مؤيد «حُسن» وي است. ابوالقاسم خويي در معجم رجال الحديث و در مطاوي كتب فقهي خويش دو دليل ديگر بر وثاقت زياد اقامه كردهاست: شيخ مفيد وي را از خواص امام كاظم (ع) و ثقه و فقيه معرفي كرده و نيز در شمار اسناد احاديث كتاب كامل الزّيارات كه ابن قولويه شهادت بر عدالت روات آن داده، قرار گرفتهاست. خويي با عبارت «إذن فالرّجل من الثّقات» بر پذيرش أخبار او تأكيد كردهاست. اما نويسندگان اين سطور ادّله پنج گانه مذكور را نااستوار و دستخوش ضعف مي دانند. كشّي و طوسي و نجاشي كه از رجال شناسان پيشگام اند، به صراحت و كنايت او را توثيق نكرده اند، بلكه آنان و حديث پژوهان نامبرداري مانند كليني و صدوق او را جزو واقفيان متصلّب و مادامالعمر و بلكه از پايه هاي فرقۀ انحرافي واقفيه دانسته اند. اخبار متواتر و دست كم مستفيض، به واضح بر عناد ورزيدن آگاهانه وي با حق و انكار نصوص حاوي امامت امام رضا (ع) دلالت دارند. زياد به سبب تصرف غاصبانه هفتاد هزار دينار سهم امام موجود در نزدش، افزون بر انحراف خويش بر افساد فكري ديگران از راه بذل آن اموال تلاش كرد. اخبار قدح قابل توجيه نيست و زياد به گفته حسن بن محبوب، از اصحاب اجماع، در حالت كفر باطني از دنيا رفتهاست. علامه حلّي نيز با عبارت «فهو عندي مردود الروايه» بر ضعف وي پاي فشردهاست.
عنوان نشريه :
علوم قرآن و حديث
عنوان نشريه :
علوم قرآن و حديث