عنوان مقاله :
طرح ناظر يكِ نيروي انتظامي در مواجهه با افراد بيحجاب در خودروها: دشواريهاي نظري و عملي
عنوان به زبان ديگر :
The "Observer One Pl@n" of the Police Force in the Face of People without Hijab in Cars: Theoretical and Practical Difficulties
پديد آورندگان :
نيلي، مجيد دانشگاه آزاد اسلامي واحد دامغان، دامغان، ايران , باقيزاده، محمدجواد دانشگاه آزاد اسلامي واحد دامغان - گروه فقه و حقوق، دامغان، ايران , يوسفيان شوردهي، بهنام دانشگاه آزاد اسلامي واحد دامغان - گروه جزا و جرمشناسي، دامغان، ايران
كليدواژه :
بيحجابي , نيروي انتظامي , طرح ناظر يك , شوراي عالي انقلاب فرهنگي , دشواريها
چكيده فارسي :
حجاب به عنوان باوري ايرانياسلامي از مصاديق عفت عمومي شمرده ميشود. پس از انقلاب اسلامي تلاش شده است با روشهاي فرهنگي و تقييني، به ترويج و گسترش فرهنگ عمومي حجاب ياري رسانده شود. تصويب قانون گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در سال 1384 به همت شوراي عالي انقلاب فرهنگي از كاملترين قوانيني است كه در آن براي وزارتخانهها، نهادهاي دولتي و مؤسسات عمومي، از جمله نيروي انتظامي، وظايفي تعريف شده است. نيروي انتظامي به منظور انجامدادن وظايف و اختيارات خود، اجراي «طرح ناظر يك» را در پيش گرفته است. در اين طرح با افراد بيحجاب و بدحجاب مقابله، و خودرويشان توقيف ميشود. مقاله حاضر، با روش توصيفيتحليلي، دشواريهاي نظري و عملي اجراي اين طرح را از منظر فقهي و حقوقي ميكاود و مباني مشروعيتِ حقوقي آن را بررسي ميكند. در نهايت هم برخي راهكارهاي فرهنگي و حقوقي را پيش مينهد.
چكيده لاتين :
As an Iranian-Islamic doctrine, hijab is considered to be an example of public chastity. After the Islamic Revolution, efforts have been made to promote and spread the general culture of hijab through cultural and religious methods. The passage of the Law on the Spread of the Culture of Chastity and Hijab in 2005 by the Supreme Council of the Cultural Revolution is one of the most complete laws defining duties for ministries, government agencies and public institutions, including the police. In order to carry out its duties and powers, the police force has implemented the "Observer One Pl@n". In this plan, people without hijab are confronted, and their cars are confiscated. The present article, using a descriptive-analytical method, explores the theoretical and practical difficulties of implementing this plan from the jurisprudential and legal perspective and examines the foundations of its legal legitimacy. Finally, it offers some cultural and legal solutions.
عنوان نشريه :
مطالعات فقهي حقوقي زن و خانواده