عنوان مقاله :
تحليل ساختاري دگرگونيهاي روستائيت كشاورزي در استان اصفهان
عنوان به زبان ديگر :
Structural Analysis of Agricultural Rurality Evolution in Isfahan Province
پديد آورندگان :
اصلاني سنگده، بيتا دانشگاه اصفهان - دانشكده علوم جغرافيايي و برنامه ريزي - گروه جغرافيا و برنامه ريزي روستايي، ايران , اميني، عباس دانشگاه اصفهان - دانشكده علوم جغرافيايي و برنامه ريزي - گروه جغرافيا و برنامه ريزي روستايي، ايران
كليدواژه :
روستائيت كشاورزي , مدل سازي ساختاري , استان اصفهان
چكيده فارسي :
در دهههاي اخير روستاها دچار تحولات بسياري بودهاند. اين دگرگونيهاي پويا و مداوم ابهامهايي را در مورد چيستي ساختار و چگونگي كاركرد آنها به وجود آورده است. كشاورزي بهعنوان فعاليت مشخصه روستايي شاهد تغييرات زيادي بوده است. تحقيق حاضر به بررسي و تحليل ساختاري تحولات فضايي و زماني كاركردهاي كشاورزي مناطق روستايي (روستائيت كشاورزي) در استان اصفهان پرداخته است. با مطابقت و مطالعه تمامي روستاهاي بالاي 4 خانوار استان در دو سرشماري كشاورزي 1382 و 1393، متغيرهاي مشابه استخراج و دو سري شاخصهاي مقطعي و يك سري شاخصهاي طولي براي اين تحولات تعريف و محاسبه شدند. مدلسازي ساختارهاي مقطعي و تحولات طولي شاخصها با روش معادلهيابي ساختاري و رويكرد خودگردانسازي انجام شد. از مجموعه شاخصهاي دهگانه، نرخ اشتغال كشاورزي، سرانه زمين خانوارهاي بهرهبردار، بهرهبرداريهاي با زمين آبي و زراعتهاي آبي، شاخصهاي تأثيرگذار در روستائيت كشاورزي استان در دو مقطع بودهاند. مدلسازي تحولات شاخصها طي دوره نيز نشان داد نهاده آب و شاخصهاي آن نقش تعيينكنندهتري در هويت كاركردي مبتني بر كشاورزي روستاها نسبت به نهاده زمين داشته و اين كاركرد بيشتر مبتني بر زراعت بوده است. تحليل فضايي ساختارهاي ميانگين روستائيت كشاورزي بيانگر تأثير منفي تغييرات بهرهبرداريهاي زراعي و نرخ اشتغال كشاورزي و تأثير مثبت تغييرات نرخ باسوادي كشاورزان و سهم باغداري در الگوي كشت بر تحولات روستائيت كشاورزي در بين سه گروه روستاهاي مناطق كوهستاني، دشتي و بياباني با مداخله بيشتر تغييرات دو شاخص نرخ اشتغال و نرخ باسوادي بود. تأثير منفي تغييرات زمينهاي آبي بر ساختار اين تحولات تنها در رابطه با روستاهاي مناطق بياباني بوده است.
چكيده لاتين :
Rural areas have experienced various evolutions in terms of structure and function, causing some vagueness regarding rural conceptions and identities. Agriculture, as the most fundamental rural activity, has had severe evolutions. This paper aims to structurally analyze the spatio-temporal evolutions of agricultural rurality in Isfahan province by conducting a comparative study considering villages consisting of more than four households during two agricultural censuses in 2003 and 2014. The same variables were extracted and two series of cross-sectional and one series of longitudinal indicators of agricultural rurality and its evolutions were calculated. Both cross-sectional and longitudinal evolutions were modeled using structural equation modeling and bootstrapping procedure. Rate of employment in agriculture, stakeholders’ per capita land, irrigated lands and irrigated cultivation were the indicators affecting agricultural rurality in both years. Results generally showed that water as input and its sub-indicators have a more determinant role in agricultural functionality than land; also, this functionality has mainly been based on farming rather than gardening. Regional analysis on the mean structures of agricultural rurality indicated the negative impact of the changes in employment rate in agriculture and farming stakeholders and contrarily the positive impact of the changes in farmers’ literacy rate and gardening stakeholders on the evolution of agricultural rurality among three groups of mountainous, plain and desert rural regions. This impact has been more influential in terms of employment and literacy rates. The changes of irrigated lands have only affected the evolution of agricultural rurality in desert rural regions.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي روستايي