شماره ركورد :
1269483
عنوان مقاله :
اثر راه‌كارهاي تغذيه‌اي كاهش سطوح نشاسته بر توان توليدي، متابوليت‌ها سرمي و عملكرد كبدي در گاوهاي هلشتاين تازه‌زا
عنوان به زبان ديگر :
The effects of feeding strategies to reduce starch levels on performance, serum metabolites and liver function in Holstein fresh cows
پديد آورندگان :
اسلاميان فارسوني، نجمه مركز تحقيقات و آموزش كشاورزي و منابع طبيعي استان چهارمحال و بختياري - بخش تحقيقات علوم دامي، ‏شهركرد، ايران , امانلو، حميد دانشگاه زنجان - دانشكده كشاورزي - گروه علوم دامي، زنجان، ايران , اميرآبادي فراهاني، طاهره دانشگاه شهركرد - دانشكده كشاورزي، شهركرد، ايران
تعداد صفحه :
17
از صفحه :
91
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
107
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
الياف غير علوفه‌اي , جيره كم نشاسته , گاوهاي تازه‌زا , متابوليت‌هاي سرمي
چكيده فارسي :
هدف از اجراي پژوهش حاضر ارزيابي آثار كاهش درصد نشاسته با حفظ سطح فيبر حاصل از شوينده خنثي در جيره به وسيله جايگزين كردن دانه جو، سيلاژ ذرت و يا هر دو بر ماده خشك مصرفي، عملكرد شيردهي، غلظت متابوليت­ها، شاخص عملكرد كبد (LFI) و شاخص كمي حساسيت به انسولين تجديدنظرشده (RQUICKI) در جيره گاوهاي تازه‌زا بود. سي‌وشش رأس گاو چند بار زايش بر اساس توليد شير پيشين و امتياز وضعيت بدني بلوك‌بندي شدند و به‌طور تصادفي به يكي از 4 تيمار آزمايشي از روز زايش تا 21 روز پس از زايش اختصاص يافتند. جيره‌هاي آزمايشي يك جيره با سطح نشاسته بالا حاوي دانه جو (CO؛ 9/24 درصد نشاسته و صفر درصد تفاله چغندرقند) و 3 جيره با سطوح نشاسته پايين كه در آن‌ها تفاله چغندرقند به‌جاي دانه جو آسياب شده (BB؛ 6/19 درصد نشاسته و 7 درصد تفاله چغندرقند)، سيلاژ ذرت (BC؛ 6/20 درصد نشاسته و 12 درصد تفاله چغندرقند) و مخلوطي از دانه جو و سيلاژ ذرت (BCB؛ 3/20 درصد نشاسته و 12 درصد تفاله چغندرقند) جايگزين شد. ماده خشك مصرفي براي BC (2/1 كيلوگرم در روز) و BCB (1 كيلوگرم در روز) نسبت به گاوهاي تيمار CO بالاتر بودند، درحالي‌كه در گروه BB پايين‌تر (1/1 كيلوگرم در روز) بود. مطابق با نتايج ماده خشك مصرفي، توليد شير تمايل داشت تا 5/2 و 4/2 كيلوگرم در گروه BC و BCB نسبت به گروه CO، بالاتر باشد؛ درحالي‌كه گاوها در BB 4/2 كيلوگرم در روز شير كم‌تري نسبت به CO توليد كردند. در مقايسه باCO، گاوهاي تغذيه‌شده با BB داراي غلظت سرمي گلوكز پايين­تري بودند، درحالي‌كه گاوهاي تغذيه‌شده با BC و BCB داراي گلوكز سرم بالاتري بودند. غلظت انسولين سرم براي گاوهاي BB كم‌تر از ساير جيره‌هاي آزمايشي بود. در مقايسه باCO، غلظت سرمي NEFA و BHB براي BC و BCB كم‌تر بود، اما بين BB و CO مشابه بود. گاوهاي COو BC در مقايسه با گاوهاي BB، شاخص كمي حساسيت به انسولين تجديد نظر شده پايين‌تري داشتند و گاوهاي BCB تمايل به داشتن RQUICKI كم‌تر در مقايسه با BB طي دوره پس‌زايش داشتند. غلظت گاما گلوتاميل ترانسفراز (GGT) در گاوهاي BC و BCB نسبت به گاوهاي CO و BB پايين‌تر بود. گاوهاي تغذيه با CO و BB، غلظت بيلي‌روبين سرم بيش‌تري نسبت به گاوهاي تغذيه‌شده با BC و BCB داشتند. گاوهاي BC داراي شاخص عملكرد كبد بالاتري نسبت به گاوهاي BB بودند و تمايل داشتند LFI بيش‌تري نسبت به گاوهاي CO داشته باشند. به‌طوركلي، كاهش نشاسته غذايي با جايگزيني سيلاژ ذرت (BC) يا تركيبي از سيلاژ ذرت و دانه جو (BCB) در مقايسه با زماني كه تفاله چغندرقند به‌جاي دانه جو (BB) به‌منظور كاهش نشاسته استفاده شد منجر به بهبود در ماده خشك مصرفي، توليد شير، متابوليسم انرژي و عملكرد كبدي در طول 21 روز اول شيردهي گرديد
چكيده لاتين :
The study objective was to evaluate the effects of reducing dietary starch content in fresh cow diets while maintaining NDF levels by substituting barley grain (BG), corn silage (CS), or both with beet pulp (BP) on DMI, lactation performance, serum mineral and metabolites concentrations, liver enzymes and liver functionality index (LFI), serum insulin and revised quantitative insulin sensitivity check index (RQUICKI). Thirty-six multiparous cows were randomly assigned to 1 of 4 experimental diets from calving to 21 days in lactation. Experimental diets were a high-starch diet with ground BG (CO; 24.9% starch; 0% BP) and 3 low-starch diets where BP substituted for either BG (BB; 19.6% starch; 7% BP), CS (BC; 20.6% starch; 12% BP) or CS and BG (BCB; 20.3% starch; 12% BP). Relative to CO cows (16.50 kg/d), DMI was greater for BC (17.70 kg/d) and BCB (17.50 kg/d) cows, but it was lesser in BB (15.60 kg/d) cows. Similar to DMI results, milk yields tended to be greater for BC (37.89 kg/d) and BCB cows (37.81 kg/d) compared to CO cows (35.41 kg/d), but BB cows (33.05 kg/d) tended to produce less milk than CO cows. Relative to CO, cows fed BB had lower serum glucose concentrations, whereas cows fed BC and BCB had higher serum glucose. Serum insulin concentrations were lower for BB cows than for other exprimental groups. Relative to CO, serum NEFA and BHB concentrations were lower for BC and BCB, but was similar between BB and CO. The RQUICKI was lower for CO, BC cows than BB cows, and cows in BCB tended to have less RQUICKI compared to BB during postpartum. The concentrations of gamma glutamyl transferase were lower in BC and BCB cows relative to CO and BB cows. The cows fed CO and BB had higher serum bilirubin relative to cows fed BC and BCB diets. Although, LFI for CO cows was similar to cows on BB, BC and BCB, BC cows had higher LFI than BB cows and tended to have greater LFI than CO cows. Overall, reducing dietary starch by replacing CS (BC) or a mix of CS and BG (BCB) with BP positively affected DMI and milk yield and indicated improved energy metabolism and liver function during the first 21 d of lactation compared to when BP was fed instead of BG to reduce starch (BB).
سال انتشار :
1400
عنوان نشريه :
علوم دامي ايران
فايل PDF :
8584735
لينک به اين مدرک :
بازگشت