شماره ركورد :
1269692
عنوان مقاله :
تحليل تطبيقي افسانه مضمون ارسطو در داستان منظوم جمشيد شاه‌نامه و نمايشنامه اوديپوس شهريار
عنوان به زبان ديگر :
A Comparative Analysis of Mythos in Aristotle’s Poetics Through Jamshid’s Tale of Shahnama and the Play of Oedipus Tyrannus
پديد آورندگان :
عباسي، حامد دانشگاه شيراز - دانشكده ادبيات و علوم انساني , حسام پور، سعيد دانشگاه شيراز - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي , مرادي، محمد دانشگاه شيراز - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي
تعداد صفحه :
27
از صفحه :
1
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
27
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
افسانه مضمون , اوديپوس , بوطيقا , تراژدي , جمشيد , شاهنامه فردوسي , موتوس
چكيده فارسي :
موتوس (mythos) يا افسانه مضمون تراژيك از نگاه ارسطو اجزايي دارد كه در اين مقاله با ابزار اسنادپژوهي مبتني بر روش تحليل محتوا بررسي و مؤلفه‌هاي آن در داستان جمشيد و نمايش‌نامه اوديپوس شهريار تحليل و تطبيق شده است. مهم‌ترين نتايج: اجزاي سه‌گانه موتوس داستان – دگرگوني، بازشناخت و كاتاستروفي – از نوع وصفي يعني متكي بر وصف سيرت قهرمان است و در نمايش‌نامه‌ در دو نوع مختلط – مبتني بر وجود دگرگوني و بازشناخت – و دردانگيز – بر مبناي نوع كاتاستروفي – مي‌باشد. پيچيدگي موتوس كه مبتني بر وحدت كردار و رابطه آن با دگرگوني و بازشناخت است، در داستان موتوسي ساده‌ – به دليل گسستگي كردارها و فقدان بازشناخت – و در نمايش‌نامه‌ موتوسي مركب – متكي بر وحدت كردار با تسلسل كردارهاي تابع به همراه دگرگوني‌ و بازشناخت – دارد. داستان چون بر مبناي قبل از خود و پيش‌گفتاري براي بعد از خود يعني سلطنت ضحّاك است، موتوس تام ندارد ولي نمايش‌نامه‌ تام است. داستان به عكس نمايش‌نامه‌ چون حماسه است و روايت مي‌شود، از جهت مخاطب‌محوري مطابق بوطيقا كه نمايشي‌بودن را شرط موتوس مي‌داند نمي‌باشد. هر دو اثر شروط اعجاب موتوس را دارند كه بر اساس آن حوادث نبايد قابل پيش‌بيني و غيرمنطقي باشد. مطابق بوطيقا فرجام هر دو اثر به شيوه عالي يعني نتيجه حوادث خود است. افسانه مرجع آن دو كه مطابق بوطيقا درباره طبقه بالاي اجتماعي است، بكر نمي‌باشد ولي چون خوب تأليف يافته‌اند سرمشق آثار بعدي شده‌اند. در كل، نمايش‌نامه نسبت به داستان مطابقت بيشتري با بوطيقا دارد.
چكيده لاتين :
According to the opinion of Aristotle, mythos or tragic plot has some aspects analyzed and compared with utilizing documents on an analytical-descriptive method based on the elements through the tale of Jamshid and the play of Oedipus Tyrannus. The most important results including: the three aspects of the mythos of tale – transformation and recognition and catastrophe – are in descriptive category shaped with the morality of protagonist and in the case of the play it should be shown in two types of mixed – on transformation and recognition – and grievous – on catastrophe –. The complexity of mythos that is established of solidarity and its relation to transformation and recognition, indicates the tale in a simple mythos – because of rupture of actions and absence of recognition – and the play in compound one – on solidarity with continuity of dependent actions and transformation and recognition –. The tale is not regarded in a complete mythos; because of its affiliation to the out; but the play conversely is embedded in complete one. Referring the tale to an epic, which is narrated, prohibits to show it as the play which based on visual actions. Both of two works have the surprising conditions of mythos; hence everything has two sides of reasonability and unpredictability. The end of both composed in the way dedicated from their own. The referential myths are about the upper class human being and it is obviously shown the next imitative ones were patterned on them.
سال انتشار :
1400
عنوان نشريه :
پژوهش هاي ادبيات تطبيقي
فايل PDF :
8585575
لينک به اين مدرک :
بازگشت