پيش بيني رابطه با همسر بر اساس خردمندي و راهبردهاي كنترل فكر و نقش تعديل گري ابعاد روابط خانوادگي و مثلث سازي در زنان متأهل

Prediction of the relationship with the spouse based on wisdom and thought control strategies and the moderating role of the dimensions of family relationships and triangulation in married women

هدف: هدف پژوهش حاضر پيش‌بيني رابطه با همسر براساس خردمندي و راهبردهاي كنترل فكر با نقش تعديل‌‌گري ابعاد روابط خانوادگي (رابطه با خانواده خود، رابطه با خانواده همسر) و مثلث سازي در بين زنان متاهل شهر كاشان بود. روش: روش پژوهش از نوع توصيفي و همبستگي بود. جامعه آماري پژوهش كليه زنان متاهل شهر كاشان بود. نمونه‌اي مشتمل بر 210 زن متاهل به روش دردسترس از بين نواحي مختلف شهرداري شهر كاشان انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقياس‌هاي خردمندي آردلت (2013)، راهبردهاي كنترل فكر ولز و ديويس (1994)، روابط خانوادگي بارنز و اولسون (2004) و مثلث‌سازي دهقان و يوسفي (1398) بود. داده‌ها از طريق روش همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون سلسله‌ مراتبي تحليل شد. يافته‌ها: نتايج همبستگي پيرسون نشان داد كه كليه متغيرهاي پيش‌بين و تعديل گر با رابطه با همسر رابطه معنادار دارند. همچنين نتايج تحليل رگرسيون سلسله مراتبي نشان داد متغيرهاي تعديل‌گر ارتباطي نقش خردمندي را در مدل پيش‌بيني خنثي مي‌كنند و نقش كنترل فكر را در پيش‌بيني رابطه با همسر از مثبت به منفي تغيير مي‌دهند و قدرت پيش-بيني آن را افزايش مي‌دهند. نتيجه‌گيري: با توجه به اين نتايج ميتوان گفت متغيرهاي ارتباطي در روابط زوجي مي‌وانند در ماهيت متغيرهاي روانشناختي تغيير ايجاد كنند. بنابراين استفاده بهينه از خردمندي و مديريت كنترل فكر در بين زنان بدون توجه به روابط خانوادگي غير سودمند است.

Aim: This study was aimed to predict the relationship with the spouse based on wisdom and thought control strategies with the moderating role of the dimensions of family relationships (relationship with one's family, relationship with the spouse's family) and triangulation among married women in Kashan. Method: The research method was descriptive and correlational, and the statistical population included all married women in Kashan. A sample of 210 married women was selected by the convenience sampling method from different areas of Kashan city. The research tools included Ardelt Wisdom Scales (2013), Wells and Davies (1994), Thought Control Strategies, Barnes & Olson (2004) Family Relationships, and Peasant and Yousefi Triangulation (2019). The data were analyzed by the Pearson correlation method and hierarchical regression analysis. Results: The results of Pearson correlation showed that all predictor and moderator variables have a significant correlation with the factor of relationship with the spouse (P <0.05). Also, the results of hierarchical regression analysis showed that moderating variables of communication neutralize the role of wisdom in the prediction model and change the role of thought control in predicting the relationship with the spouse from positive to negative (from 0.18 = β to β = 0.054) and increase its predictive power. Conclusion: According to these results, it can be said that communication variables in couple relationships can change the nature of psychological variables. Therefore, the optimal use of wisdom and thought control management among women is not beneficial regardless of family relationships.