پديد آورندگان :
حسيني، زينب السادات دانشگاه آزاد اسلامي واحد ايلام، ايلام، ايران , احمدي، وحيد دانشگاه آزاد اسلامي واحد ايلام - گروه روانشناسي، ايلام، ايران , مامي، شهرام دانشگاه آزاد اسلامي واحد ايلام - گروه روانشناسي، ايلام، ايران
كليدواژه :
شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي , راهبردهاي تنظيم شناختي هبجان , شادكامي , مت‌آمفتامين
چكيده فارسي :
هدف: پژوهش با هدف بررسي اثربخشي شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي بر راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان و شادكامي مصرف كنندگان مت آمفتامين انجام شد. روش: طرح پژوهش نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه و پيگيري يك ماهه بود؛ جامعه آماري پژوهش شامل همه مردان متأهل مصرف كننده مت آمفتامين مراجعه‌كننده به مراكز درماني دولتي و خصوصي (شامل مراكز سرپايي و مراكز اقامتي) شهر كرمانشاه در سال 1397 بود كه از بين آن‌ها 30 مرد به روش نمونه گيري در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جايگزين شدند. هر دو گروه با پرسشنامه هاي راهبردهاي تنظيم شناختي هيجاني گارنفسكي و همكاران (2001) و شادكامي آرگايل و لو (1990) مورد ارزيابي قرار گرفتند؛ سپس گروه آزمايش به مدت 8 جلسه 120 دقيقه‌اي تحت مداخله شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي كابات - زين (2004) قرار گرفتند. داده‌هاي به دست آمده با استفاده از تحليل واريانس اندازه‌هاي مكرر تجزيه‌وتحليل شد. يافته‌ها: نتايج حاكي از تأثير شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي بر مؤلفه‌هاي راهبردهاي تنظيم شناختي هيجاني خود سرزنشگري (25/76 F=، 001/0 < p)، ديگر سرزنشگري (76/22F= ، 001/0 < p)، نشخوار ذهني (76/21F= 001/0 < p)، تمركز مجدد مثبت (71/29 =F 001/0 < p)، تمركز مجدد برنامهريزي (59/27F= و001/0 < p)، ارزيابي مجدد مثبت (51/26F= ،001/0 < p)، كم اهميت شماري (91/21F= ، 001/0 < p)، پذيرش (63/20F= ، 001/0< p)، فاجعه نمايي (23/29 F= ،001/0 < p)، و متغير شادكامي (29/86F= ، 001/0 < p) و پايداري اين تأثير در مرحله پيگيري بود. نتيجه‌گيري: پيشنهاد ميشود تا روانشناسان و روان درمانگران ضمن استفاده از نتايج اين پژوهش در جهت افزايش راهبردهاي شناختي هيجاني سازگارانه و شادكامي و همچنين كاهش راهبردهاي شناختي هيجاني ناسازگارانه سوءمصرفكنندگان مواد مخدر؛ با استفاده از رويكردهاي مؤثر و فراهم آوردن زمينه‌هاي سلامت در سيستم خانواده از پيامدهاي منفي اعتياد بر خانواده جلوگيري نمايند.
چكيده لاتين :
Aim: The present study aimed to evaluate the effectiveness of mindfulness-based cognitive therapy in improving happiness and cognitive emotion regulation strategies in methamphetamine users. Methods: The research design was quasi-experimental with a pretest-posttest design with a control group and a one-month follow-up. The statistical population consisted of all married male methamphetamine users who visited public and private medical centers (including outpatient centers and residential centers) in Kermanshah in 2018. Among whom, we selected 30 men as research samples by a convenience sampling method and randomly assigned them to experimental (n=15) and control (n=15) groups. We evaluated both groups by the emotional cognitive regulation strategy questionnaire by Garnefski et al. (2001) and the happiness inventory by Argyle and Lu (1990). The experimental group then underwent eight 120-minute sessions of mindfulness-based cognitive therapy intervention by Kabat-Zinn (2004). We analyzed data using the repeated measures analysis of variance (ANOVA). Results: The results indicated the effect of mindfulness-based cognitive therapy on components of cognitive-emotional regulation strategies, namely self-blame (p<0.001, F=25.76), blaming others (p<0.001, F=22.76), rumination (p<0.001, F=21.76), positive refocusing (p<0.001, F=29.71), planning refocusing (p<0.001, F=27.59), positive reappraisal (p<0.001, F=26.51), underestimation (p<0.001, F=21.91), acceptance (p<0.001, F=20.63), Catastrophizing (p<0.001, F=29.23), and happiness (p<0.001, F=86.29), and the stability of the effect was in the follow-up phase. Conclusion: According to the results, we suggest psychologists and psychotherapists use the results of the present study to increase adaptive-cognitive emotional strategies and happiness and reduce maladaptive emotional cognitive strategies in drug abusers and prevent negative consequences of addiction on the family by using effective approaches and providing health conditions in the family system.
