تكليف‌گرايي و تأثير آن بر جايگاه ملي‌گرايي در مسألة صدور انقلاب (ملاحظه‌اي بر صدور انقلاب در دهه 1360)

Sense of Duty and Its Impact on Status of Nationalism in the Issue of Exporting Revolution (A Study of Export of the Islamic Revolution in 1980s)

يكي از مسائل مهم انقلاب‌ها، مسئله تعامل با محيط بين‌المللي است. با توجه به اين‌كه در همه انقلاب‌هاي بزرگ كه داعيه جهان‌شمولي دارند، انقلابيون براين باور هستند كه اصول انقلاب براي ديگر جوامع كاربرد دارد و اين امر مسئله صدور انقلاب را بعد از پيروزي انقلاب‌ها به وجود مي‌آورد. انقلاب اسلامي ايران يكي از انقلاب‌هاي بزرگ در جهان معاصر است كه با توجه به ماهيت خود، موضوع صدور انقلاب در آن از همان ابتدا مورد توجه قرار گرفت. صدور انقلاب اسلامي با تأكيد بر جهاني‌بودن و تعريفي جهان‌شمول از رسالت‌هاي انقلابي خود، فضاي مشخصي از صدور انقلاب اسلامي را در دهه شصت ترسيم نمود. رهبري كاريزماتيك امام خميني و تأثير انديشه‌هاي ايشان در ساختار كلي سياست خارجي جمهوري اسلامي مسئله صدور انقلاب اسلامي ايران را تحت تأثير قرار داد. غلبه آرمان‌هاي ايدئولوژيك، محوري منبعث از بنيان‌هاي جهان‌شمول اسلامي در مسئله صدور انقلاب، باعث به حاشيه رفتن مفاهيم نژادي و ملي در شكل‌بندي غالب صدور انقلاب در ده ‌سال اوايل انقلاب گرديد. اين مقاله تلاش دارد تا جايگاه ملي‌گرايي و مفاهيم ملي را در گفتمان مسلط صدور انقلاب اسلامي در دهه شصت بررسي نمايد؛ در اين راستا مسئلة صدور انقلاب را در دهه 1360 از منظر شخصيت‌هاي انقلابي مورد بررسي قرار خواهد داد.

Interaction with international environment is one key issue with the revolutions. In all great revolutions claiming universality, the revolutionaries are of the opinion that the principles of their revolution are applicable to other communities, giving ground for them to export the revolution after victory. The Islamic Revolution of Iran, as a great revolution in contemporary world, was no exception to the rule. Given its nature, the issue of exporting Islamic Revolution gained momentum from the early days after the victory. Laying emphasis on universality and offering a universal definition of its revolutionary mission, the Islamic Revolution pictured certain area for exporting its values and principles in the 80s. Imam Khomeini’s charismatic leadership and the impact of his thoughts on the general structure of the Islamic Republic of Iran’s foreign policy influenced the issue of exporting Islamic Revolution. In the first decade after the revolution, ideological ideals coming from the Islamic universal fundamentals in exporting the revolution, overshadowed racial and national concepts in the formation of a dominant framework for exporting the revolution. This paper tries to investigate the status of nationalism and national concepts in the dominant discourse of exporting Islamic Revolution in the 80s in view of some revolutionary figures.