كليدواژه :
آسيب‌شناسي , خيزش مردمي , بيداري اسلامي , كشور ليبي
چكيده فارسي :
منطقه خاورميانه و شمال آفريقا از لحاظ جغرافيايي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي كه در قرن بيستم ميدان تاخت‌وتاز انگليس، فرانسه و آمريكا شده بود و شكل‌گيري حكومت‌هاي استبدادي و وابسته يكي از نتايج زيان‌بار اين تهاجم به‌حساب مي‌آمد، در آستانه سده بيست و يكم با الگو گيري از انقلاب اسلامي ايران، دچار تحول جدي شد و وضعيت جديدي پيدا كرد و خيزش‌هاي مردمي با عنوان بيداري اسلامي در كشورهاي اين منطقه عليه حاكمان اقتدارگراي آن‌كه با حضور اقشار مختلف مردم شكل گرفت و آتش به خرمن نظام‌هاي قبيله‌اي و خودكامه عربي زد، يكي از آثار اين وضعيت محسوب مي‌شود؛ ليكن اين خيزش‌ها در مسير خود با چالش‌ها و آسيب‌هايي مواجه شد و از اين‌رو به هدف اصلي خود كه همان دگرگوني بنيادين در ساختار قدرت حاكم در اين كشورها بود، دست نيافت و به نقطه اوج خود نرسيد.
اين مقاله با هدف شناخت عوامل آسيب‌شناسانه خيزش مردمي در كشور ليبي به روش آميخته (موردي زمينه‌اي) در قلمرو زماني اين خيزش‌ها (بازه زماني 17 دسامبر 2010(27 آذرماه 1389) تاكنون) با رويكرد تبييني - اكتشافي از طريق به‌كارگيري آمارهاي توصيفي و استنباطي(تحليل عاملي) در يك جامعه آماري 40 نفره در جهت پاسخگويي به اين سوال كه عوامل بُروز آسيب بر روند خيزش مردمي در كشور ليبي چيست؟ انجام شده كه ماحصل آن تبيين مهم‌ترين عوامل انحراف، انفعال و آسيب اين خيزش در كشور ليبي و در قالب بيداري اسلامي است.
چكيده لاتين :
Geographically, culturally, politically, and economically, the Middle East and North Africa region, which in the twentieth century had become the battleground of Britain, France, and the United States, and the formation of authoritarian and dependent governments, was one of the detrimental consequences of this invasion.On the eve of the 21st century, following the example of the Islamic Revolution of Iran, it underwent a serious change and found a new situation, and popular uprisings called Islamic Awakening in the countries of the region against its authoritarian rulers, which was formed with the presence of different segments of the people. He reaped tribal and authoritarian Arab regimes, one of The effects of this condition are considered; However, these uprisings faced challenges and harms in their path, and therefore did not achieve their main goal, which was the fundamental change in the structure of the ruling power in these countries, and did not reach their peak.
This article aims to identify the pathological f actors of popular uprising in Libya by mixed method (case study) in the time frame of these uprisings (December 17, 2010 (December 27, 2010) so far) with an explanatory-exploratory approach through Using descriptive and inferential statistics (factor analysis) in a statistical population of 40 to answer the question of what are the causes of harm to the process of popular uprising in Libya? The result is an explanation of the most important factors of deviation, passivity and damage of this uprising in Libya in the form of Islamic awakening.
