عنوان مقاله :
تعيينكنندههاي طول دوره بيكاري در مناطق شهري و روستايي ايران؛ رويكرد ناپارامتريك
عنوان به زبان ديگر :
Determinants of Unemployment Duration in Urban and Rural Region in Iran; A Non-Parametric Approach
پديد آورندگان :
جهادي، محبوبه دانشگاه مازندران , علمي، زهرا (ميلا) دانشگاه مازندران - گروه علوم اقتصادي
كليدواژه :
طول دوره بيكاري , ايران , مدل هاي دوره اي , تحليل بقا , روش ناپارامتريك
چكيده فارسي :
بيكاري به عنوان يك مساله اقتصادي-اجتماعي همواره يكي از مهمترين دغدغهها در تمام كشورها بهويژه جوامع درحالتوسعه بوده است. در ايران نيز با توجه به روند افزايشي بيكاري بهويژه در ميان زنان، جوانان و تحصيلكردههاي دانشگاهي و مهمتر از آن طولانيتر شدن دوره بيكاري در سالهاي اخير، اين مساله اهميت بهسزايي يافته است. در اين تحقيق با استفاده از دادههاي طرح آمارگيري نيروي كار و روش تحليل بقا، عوامل موثر بر طول دوره بيكاري در مناطق شهري و روستايي ايران در سال 1397 بررسي شد. نتايج حاصل از برآورد بهروش ناپارامتريك و استفاده از برآوردگر كاپلان-مير نشان ميدهد كه به طور كلي احتمال بقاي بيكاري در مناطق شهري بيشتر از مناطق روستايي است. همچنين زنان و جوانان از گروههايي هستند كه از شانس كمتري براي خروج از بيكاري برخوردارند و شكاف جنسيتي در مناطق روستايي از مناطق شهري بيشتر ميباشد. احتمال بقاي بيكاري براي دارندگان مدرك كارداني نيز كمتر از ساير تحصيلكردههاي دانشگاهي است. همچنين احتمال بقاي بيكاري افراد برخوردار از بيمه بيكاري در مناطق روستايي بيشتر از افراد غيربرخوردار است. افرادي كه تنها بيكار خانوار محسوب ميشوند شانس بيشتري براي خروج از بيكاري در هر دو منطقه دارند. بنا بر يافتههاي تحقيق و با توجه به بالاتر بودن احتمال بقاي بيكاري در مناطق شهري و مهاجرت گسترده به شهرها در دهههاي اخير، اتخاذ سياستهايي در جهت ايجاد توازن منطقهاي ميتواند از شكاف منطقهاي طول دوره بيكاري بكاهد. بهعلاوه، سازگاري آموزشهاي دانشگاهي متناسب با نيازهاي بازار كار و كاهش سن بازنشستگي از جمله سياستهايي است كه ميتواند امكان دستيابي جوانان به شغل را تسريع بخشد. همچنين با توجه به افزايش چشمگير سهم زنان در دانشگاهها و مراكز آموزش عالي، اصلاح مقررات بازار كار در راستاي كاهش شكاف جنسيتي در كاهش طول دوره بيكاري زنان ميتواند موثر باشد
چكيده لاتين :
Unemployment as a socioeconomic issue has always been one of the most important concerns in every country especially in developing ones. Regarding to the high level of unemployment particularly among women, young and higher-educated people and of course long duration of unemployment in Iran, considering unemployment duration is getting more important than before. In this paper, by using non-parametric approach in survival analysis the determinants of unemployment duration in urban and rural area in 2018. According to Kaplan-Meier estimator the probability of being unemployment in urban area is more than rural area. Women and young labor have the least chance to exit from unemployment pool. Also, gender gap in rural area is more than urban area. Among unemployed persons with university degrees, individuals having associate degree have the least unemployment survival probability. One more is that survival probability of individuals with unemployment insurance in rural area is more than without insurance. People who are the only unemployed person in their family have more chance to exit from unemployment spell. So, it seems that balanced development, consistency between university educations and labor market demands and needs, amending the rules of labor market due to reducing the gender gap and age of retirement are effective policies in order to reducing unemployment spells and its negative consequences
عنوان نشريه :
نظريه هاي كاربردي اقتصاد