عنوان مقاله :
چالش هاي مباني فلسفه كيفر در مجازات سالب حيات
پديد آورندگان :
صبوري نسب، حسنعلي دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان (خوراسگان) - گروه حقوق جزا و جرمشناسي، اصفهان، ايران , اشرافي، محمود دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان (خوراسگان) - گروه حقوق جزا و جرمشناسي، اصفهان، ايران , شادمانفر، محمدرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان (خوراسگان) - گروه حقوق جزا و جرمشناسي، اصفهان، ايران , مالمير، محمود دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان (خوراسگان) - گروه حقوق جزا و جرمشناسي، اصفهان، ايران
كليدواژه :
فلسفه كيفر , سالب حيات , كيفرشناسي , بازدارندگي , ارعاب
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: مجازات سالب حيات يكي از شديدترين مجازاتهاي بدني ميباشد كه با احساس نوعدوستي و با روح تمدن كه حيات را براي همه انسانها محترم ميشمارد، مغايرت دارد و از طرفي نيز متضمن فايدهاي براي فرد و جامعه نيست؛ چراكه با حذف مجرم ارعاب خاص منتفي بوده و ارعاب عام نيز با توجه به اينكه ممكن است اين مجازات متناسب با تقصير مرتكب نباشد، محقق نخواهد شد و درنتيجه هدف اساسي از اجراي كيفر كه همانا امروزه، اصلاح و بازپروري است، حاصل نميشود، لذا با توجه به همين امر است كه امروزه اكثر كشورها به تبعيت از آموزههاي جرمشناسي مجازات سالب حيات را لغو كردهاند.
روش: تحقيق حاضر با روش توصيفي و تحليل انجام شده است.
يافتهها و نتايج: با توجه به چالشهاي فراروي كيفر سالب حيات، در اجراي اين كيفر، از كيفرهاي جايگزين استفاده گردد. در خصوص مجازاتهاي سالب حيات از نوع قصاص، پيشنهاد ميشود كه بايد قائل به تفكيك شد. بدين بيان كه در قتل عمد باسبق تصميم، مجازات متناسب همان قصاص باشد، ولي نسبت به قتلهاي بدون سبق تصميم، ميتوان شبهه و ترديد نمود. خصوصاً مواردي كه مرتكب قصد قتل نداشته و كار نوعاً كشنده بوده است. در مجازات سالب حيات از نوع حد، قائل به عدم تعيين مجازات اعدام بايد باشيم و پيشنهاد ميشود كه از كيفر حبس طويلالمدت مدرج استفاده شود. بدينصورت كه حداكثر آن، حبس درجهيك و حداقل آن، حبس درجه سه تعيين شود و حداقل يا حداكثر ميزان مجازات نيز ضابطهمند شوند.
چكيده لاتين :
no abstract