عنوان مقاله :
بررسي گفتمان اجتماعي زنان در رمان رائحة الورد و أنوف لا تشم و اين خيابان سرعتگير ندارد (واكاوي براساس گفتمان انتقادي نورمن فركلاف)
عنوان به زبان ديگر :
Examining the social Discourse of Women in the Novel Ra’eh Al-Word and Anoof La Tashm and This Street Has No Speed Bump (Analysis Based on Normal Farclaf’s Critical Discourse)
پديد آورندگان :
كريمي، عباس دانشگاه رازي - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات عربي، كرمانشاه، ايران , سبزيان پور، وحيد دانشگاه رازي - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات عربي، كرمانشاه، ايران , سليمي، علي دانشگاه رازي - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات عربي، كرمانشاه، ايران , زيني وند، تورج دانشگاه رازي - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات عربي، كرمانشاه، ايران
كليدواژه :
گفتمان اجتماعي زنان , الگوي نورمن فركلاف , احسان عبدالقدوس , مريم جهاني
چكيده فارسي :
مبناي پژوهش حاضر، الگوي گفتمان انتقادي نورمن فركلاف است. كاركرد آن، بازبينيِ شرايط خاصي است كه متن در آن آفريده شده است. بر اين اساس رمان رائحة الورد اثر احسان عبدالقدوس و داستان اين خيابان سرعتگير ندارد نوشتة مريم جهاني واكاوي شدهاند. هدف پژوهش حاضر آن است در سايۀ الگوي انتقادي فركلاف، پسزمينۀ انديشۀ دو نويسنده بازشناسي شود. يكي براساس انديشههاي مردانهاش و ديگري ظرافتهاي زنانهاش، عليه الگوهاي تحميلي مردسالارانه در جامعه، تاختهاند. تلاش عبدالقدوس آن است با تكيه بر واژگانِ متن، جامعهاي را بازنمايي كند كه ديدگاه آن، بهطور كلّي نسبت به زنان و بهويژه نسبت به زنان مطلّقه، نگرشي نابسامان است. هدف نهايي عبدالقدوس پس از بازنشاني شرايط نامطلوب، القاي خودآگاهي زنان نسبت به شرايط خود و سپس تشويق آنان براي مشاركت و يافتن راهي براي اصلاح وضع موجود و عبور از بحران اجتماعي است؛ از سوي ديگر داستان جهاني، تصويرآفريني از جامعهاي است كه مردسالاري در آن، موانعي را براي زنان در دستيابي به استقلال ايجاد ميكند و درنهايت نسبت به انفعال زنان دربرابر انديشههاي مردسالاري، انتقاد ميكند.
چكيده لاتين :
According to this, on the one hand, the novel “Raeha Al-Word” by Abdul Qaddos and on the other hand, the story of “This Street does not have a Speed Bump” by Maryam Jahani have been Analysis. The purpose of this research is to be recognized the background of the two authors’ ideas in the light of Farklaf’s critical model. They have invaded, one is based on his masculine ideas and the other on her feminine elegance regarding patriarchal imposed patterns in the society. Relying on the vocabularies of the text, Abdul al Qaddos’s effort is to represent a society whose view is generally of a negative attitude towards women, and especially divorced women. After returning to unfavorable conditions, Abdul Qaddos’ ultimate goal, is to inducing women’s self-awareness about their situations and then encourage them to participation and finding a way to improve the current situation and overcoming the social crisis. On the other hand, Ms. Jahani’s story, is an illustration of a society whose patriarchal world shows the barriers to women’s access to independence and ultimately criticizes women’s inaction against patriarchal ideas.
عنوان نشريه :
كاوش نامه ادبيات تطبيقي