شماره ركورد :
1272806
عنوان مقاله :
بررسي انتساب چند اثر به عبيد زاكاني
عنوان به زبان ديگر :
Verification of some literary works attributed to Obayd Zakani
پديد آورندگان :
حقيقي، فرزام پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، تهران، ايران
تعداد صفحه :
30
از صفحه :
149
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
178
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
عبيد زاكاني , شعر سدۀ هشتم , آثار منسوب , نقد تاريخي , نسخة خطّي
چكيده فارسي :
عبيد زاكاني (وفات: 772 هـ . ق) در ژانرهاي گوناگوني طبع‌آزمايي كرده است. از اين منظر، كلّيّات او يكي از غني‌ترين مجموعه‌ها در تاريخ فرهنگ ايران است و به دليل همين تنوّع، آثار بسياري را در انواع ادبي گوناگون به وي منسوب كرده‌اند. روشن است كه اين آثار بر پژوهش در زندگي، انديشه و آثار عبيد و به تبع آن بر پيدايش و دگرديسي برخي از ژانرها در تاريخ ادب فارسي در سدۀ هشتم تأثيرگذار بوده­اند. از اين رو، يكي از مهم‌ترين كارها در تصحيح كلّيّات عبيد و پژوهش درباب آراي وي تفكيك آثار اصيل از آثاري است كه به اشتباه به او منسوب شده‌اند. هرچند موضوع آثار منسوب به عبيد زاكاني از گذشته، محل توجّه محققان بوده است، اما هنوز نكات مبهم درين باره فراوان است. در اين پژوهش، از خيل آثاري كه به عبيد منسوب است، پنج اثر را برگزيده­ايم: «مكتوب قلندران» و «تعريفات ملا دوپيازه» كه هر دو در اكثر چاپ‌هاي كلّيّات عبيد آمده‌اند. فال‌نامه‌ها كه براي نخستين بار در آخرين تصحيح كليّات عبيد منتشر شدند و «شرح الچغميني» و «مقامات» كه برخي آنها را از عبيد دانسته‌اند. اين آثار از انواع گوناگون و با شهرتي متفاوت هستند و هريك ويژگي‌هاي خاص خود را دارند و آگاهي‌ها و منابع دربارۀ هر كدام متفاوتند. ما با توجه به اين تفاوت‌ها و با بهره از پژوهش‌هاي پيشينيان و برخي منابع ديگر مي‌كوشيم انتساب اين آثار به عبيد زاكاني را براساس دستنويس‌ها، قرائن سبك‌شناسي و زمينۀ تاريخي، بررسي كنيم كه در نهايت، با بررسي­ها، انتساب فال‌نامه‌ها را به عبيد درست و انتساب «مكتوب قلندران»، «تعريفات ملا دوپيازه»، «شرح الچغميني» و «مقامات» به او را نادرست مي‌دانيم.
چكيده لاتين :
Since Obayd Zakani has written comedies in various formats, his anthology is one of the richest collections in the history of the Iranian culture. So far, many works in various genres have been attributed to him. Clearly, these works have affected research on Obayd’s biography, thought and works and, consequently, influenced the emergence and transformation of some genres during the eighth century. Thus, the most important task in correcting Obayd's anthology is to separate the original works from the works that have been mistakenly attributed to him. Although examining the works attributed to Obayd Zakani has attracted researchers for a long time, there are still many ambiguous points that should be addressed. From the many works attributed to Obayd, five are selected here including "Maktub-e Qalandarān", "Taʿrifāt-e Mollā Dopiyāza", both of which can be seen in most editions of Obayd’s anthology, Fāl-nāmas, which were first published in the last edition of the anthology, "Sharh al-Caqmini", and "maqāmāt". These have been attributed to Obayd in some studies. They are in different genres but are not equally known; each has its own characteristics. Considering these differences, this paper seeks to investigate the attribution of these works to Obayd Zakani by examining the existing manuscripts, stylistics evidence and historical backgrounds. It is concluded that Fāl-nāmas is correctly attributed to Obayd, while the others are mistakenly considered to be his works.
سال انتشار :
1400
عنوان نشريه :
كاوش نامه زبان و ادبيات فارسي
فايل PDF :
8602675
لينک به اين مدرک :
بازگشت