اثربخشي درمان شناختي مبتني بر ذهن آگاهي بر كيفيت زندگي و افسردگي پس از زايمان

با توجه به شيوع افسردگي پس از زايمان (42-13 درصد) و مشكلات جدي كه اين اختلال براي مادر، كودك و خانواده به وجود مي آورد شناسايي عوامل خطرساز ضروري است. بنابراين هدف پژوهش حاضر، بررسي اثربخشي درمان شناختي مبتني بر ذهن آگاهي بر كيفيت زندگي و افسردگي پس از زايمان بوده است. روش پژوهش حاضر نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون- پس آزمون با گروه كنترل و آزمايش بود. جامعه آماري اين پژوهش، شامل زنان مبتلا به افسردگي پس از زايمان مراجعه كننده به مراكز مشاوره شهر شهركرد كه در نيمه اول سال 1399 بوده است. تعداد 30 نفر (15 نفر در گروه گواه و 15 نفر در گروه آزمايش) از زنان به شيوه نمونه گيري در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوري داده ها در پژوهش حاضر، كيفيت زندگي سازمان بهداشت جهاني و پرسش نامه افسردگي گلدبرگ بود. به گروه آزمايش 8 جلسه 2 ساعته درمان شناختي مبتني بر ذهن آگاهي ارايه شد، ولي در مورد گروه گواه آموزشي صورت نگرفت. در پايان آموزش از هر دو گروه آزمايش و كنترل پس آزمون به عمل آمد. يافته ها نشان داد كه تفاوت ميانگين نمرات كيفيت زندگي و افسردگي در گروه درمان شناختي مبتني بر ذهن آگاهي در مرحله پس آزمون نسبت به پيش آزمون و گروه كنترل معني داري بوده است. بنابراين درمان شناختي مبتني بر ذهن آگاهي بر كيفيت زندگي و افسردگي پس از زايمان اثربخش بود.