بررسي تطبيقي علل پيشرفت فناوري در تمدن اسلام وغرب

مقاله حاضر باتمايز ميان علم و فناوري و تعريف جداگانه هر كدام و بررسي رابطه رشد علم با فناوري باهدف پاسخ به اين مساله به رشته تحريردرامده كه چرا پيشرفت علمي مسلمين در قرون پنجم تا هفتم هجري قمري منجر به پيشرفت آنها در فناوري نشد ولي برعكس، غربيان كه در قرن هاي بعداز رنسانس پيشرفت علمي قابل ملاحظه اي داشتند توانستند به پيشرفت در فناوري هم دست يايند وبا اين فرضيه دلايل پيشرفت علمي مسلمين وعدم پيشرفت انها درفناوري برخلاف جهان غرب رابررسي مي كند.روش: تبييني و تحليلي و روش گردآوري اطلاعات نيز كتابخانه اي مي باشد و شيوه تجزيه و تحليل اطلاعات آن هم با روش تحليل اسنادي است. نتيجه گيري: لااقل به چند دليل چنين تفاوتي حاصل شددلايلي مثل روحيه اومانيستي درغرب وتفاوت انتظار از علم ،استقلال مالي فناوري درغرب،بهره گيري از زبان رياضي،ضعف نظام تعليم وتربيت،رواج تفكر قشري گري وصوفي گري وبالاخره حمله مغولان . در پايان دو پيشنهاد براي ادامه اين كار علمي مقايسه اي ارائه شده است.