كاربرد چارچوب توسعه و تحليل نهادي براي خط‌مشي‌گذاري مالياتي در ايران

هدف: اين پژوهش به منظور شناسايي مسائل و مشكلات سطوح نهادي خط‌مشي‌گذاري مالياتي در كشور و تدوين راهبردهاي موثر بر اين حوزه، با كاربرد چارچوبي معين به دنبال تبيين يك الگوي نهادي با تاكيد بر نقش و ظرفيت هر يك از بازيگران كليدي، عوامل زمينه‌اي، الگوهاي تعاملي، و قواعد حاكم بر اين عرصه است. طرح پژوهش/ روش‌شناسي/ رويكرد: روش پژوهش استقرايي و كيفي است و شواهد نظام‌مندي را با استفاده از روش تحليل مضمون منابع بكار گرفته است، ازجمله نتايج مطالعه تطبيقي نظام خط‌مشي‌گذاري كشورهاي الگو و نظرهاي نمونه آماري پژوهش در قالب 14 مصاحبه با خبرگاني از مقامات ارشد خط‌مشي‌گذار مالياتي و متخصصان دانشگاهي. يافته‌ها: مراجع رسمي و غيررسمي كشور هر يك در جايگاه و ظرفيت خود نقش موثري را در نهاد خط‌مشي‌گذاري مالياتي و كنترل عوامل زمينه‌اي اثرگذار بر اين عرصه ايفا مي‌كند. در سطوح مختلف نهاد مزبور كاستي‌هايي وجود دارد كه در مواجه با آن ها، ضمن اصلاح كنش‌هاي بازيگران مي‌توان از راهبردهايي همچون مشاركت رسمي ميان مراجع دولتي در جهت تقويت پاسخگويي و بهبود جريان اطلاعات، و مشاركت عمومي مراجع غيردولتي در جهت ايجاد اعتماد و حمايت از خط‌مشي‌ها بهره برد. ارزش/ اصالت پژوهش: اين پژوهش الگوي معيني را به منظور شناسايي سطوح مختلف نهاد خط‌مشي‌گذاري مالياتي كشور ارائه مي كند كه مي‌تواند در جهت ارائه راهبردهاي موثر و تحقق اهداف اقتصادي و اجتماعي نظام مالياتي كشور مورد استناد و كاربرد ذي‌نفعان و بازيگران كليدي اين عرصه همچون سازمان امور مالياتي كشور و وزارت امور اقتصادي و دارايي قرار گيرد.