شماره ركورد :
1274615
عنوان مقاله :
سنجشِ نظر ابوسعيد ابوالخير و كريشنا مورتي دربارۀ برون‌رفت از بحرانِ معنا
پديد آورندگان :
شكري ، مرتضي دانشگاه لرستان - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني , حسني جليليان ، محمدرضا دانشگاه لرستان - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي , نوري ، علي دانشگاه لرستان - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي
از صفحه :
149
تا صفحه :
177
كليدواژه :
بحران بي‌معنايي , ابوسعيد ابوالخير , كريشنا مورتي
چكيده فارسي :
انسان در دوران معاصر، پس از تجربه تكانه هاي عظيم تاريخي‌ رنسانس، نهضت اصلاح ديني، انقلاب علمي، عصر روشنگري و جنگ هاي جهاني اول و دوم‌– با بحران هاي ژرف وجودي مواجه شده است. بحران اصليْ تهي‌بودن زندگي از معنايي است كه به زندگي آدمي هدف و ارزش ببخشد. در اين پژوهش به روش توصيفي ـ تحليلي انديشه هاي ابوسعيد ابوالخير(357-440 ق) و كريشنا مورتي (1895-1986 م) براي يافتن راهكارهايي جهتِ برون‌رفت از بحران بي‌معنايي بررسي شده است. مسئلۀ كانوني اين پژوهش يافتن معنايي براي زيستن با تأكيد بر آموزه هاي ابوسعيد و كريشنا و تحليل تفاوت ها و تشابهات انديشه هاي آنان در اين زمينه است. نتايج پژوهش نشان مي دهد ابوسعيد ابوالخير خودخواهي، غياب عشق و نداشتن زندگي اصيل را در زندگيِ انسان دليلِ اصلي بروز بحران هاي وجودي، به‌ويژهبحران بي معنايي، مي داند. راهكارهاي او براي برون‌رفت از اين بحران، پرهيز از خودشيفتگي، داشتن اخلاص و عشق‌ورزي است. از نظر كريشنا مورتي، ذهنِ شرطي‌شده و گرانبار از دانش، نبود عشق در زندگي و كشف نكردن حقيقت فردي دلايل بروز بحرانِ معنا در زندگي انسان‌اند. كريشنا براي حلّ اين بحران، رهايي از دانش و دانستگي، ايجاد عشق در زندگي و يافتن حقيقت شخصي را راهگشا مي داند. «خودپرستي» و «نداشتن زندگي اصيل» از نظر ابوسعيد با «غياب عشق» و «عدم كشف حقيقت فردي» از نظر كريشنا، درواقع تعابير متفاوت از واقعيتي واحدند. حضور خدا در متن آموزه هاي ابوسعيد و غياب خدا در انديشۀ كريشنا، بارزترين تفاوت در نگرش اين دو عارف است.
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني
لينک به اين مدرک :
بازگشت