عنوان مقاله :
تأثير آموزش مجازي مهارتهاي زندگي بر عملكرد خانواده مبتلايان به اختلالات رواني: يك مطالعه نيمه تجربي
پديد آورندگان :
شمس الدين ، مهتاب دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني ايران - دانشكده پرستاري و مامايي - گروه روانپرستاري , مرداني حموله ، مرجان دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني ايران - دانشكده پرستاري و مامايي - گروه روانپرستاري , سيدفاطمي ، نعيمه دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني ايران - دانشكده پرستاري و مامايي - گروه روانپرستاري , رنجبر ، مليحه دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني ايران - مركز روانپزشكي ايران , حقاني ، شيما دانشگاه علوم پرشكي و خدمات بهداشتي درماني ايران - مركز تحقيقات مراقبتهاي پرستاري
كليدواژه :
مهارتهاي زندگي , عملكرد خانواده , اختلالات رواني مزمن
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: اختلال رواني مزمن در يك عضو خانواده، ميتواند تهديدي براي كل نظام خانواده به شمار آيد و اگر خانوادهها مورد توجه قرار نگيرند، سلامت رواني آنان مختل ميگردد. لذا مداخلات آموزشي ميتواند براي اعضاي خانواده مبتلايان به اختلالات رواني مزمن مفيد باشد. مطالعه حاضر در اين راستا و با هدف تعيين اثر آموزش مهارتهاي زندگي بر عملكرد خانواده مبتلايان به اختلالات رواني مزمن انجام گرديد. روش بررسي: پژوهش حاضر يك مطالعه ارزشيابي اثر تك گروهي با طرح پيشآزمون و پسآزمون بود كه با مشاركت ۳۷ نفر از اعضاء خانواده بيماران مبتلابه اختلالات رواني مزمن بستري در مركز روانپزشكي ايران انجام گرفت. از روش نمونهگيري مستمر جهت انتخاب اعضاي خانوادههاي داراي عضو مبتلابه اختلال رواني مزمن بستري در اين مركز استفاده شد. ابتدا فرم مشخصات جمعيت شناختي ابزار عملكرد خانواده (Mcmaster Family assessment questionnaire) توسط نمونهها تكميل شد. پس از انجام پيشآزمون، آموزش مهارتهاي زندگي به صورت يك دوره مجازي آنلاين به مدت سه هفته (شش جلسه ۶۰ دقيقهاي) از طريق پيامرسان Whatsapp ارائه شد. يك ماه پس از انجام مداخله، پسآزمون گرفته شد. كل مدت نمونهگيري دو ماه بود. دادهها با استفاده از آمار توصيفي (ميانگين و انحراف معيار) و استنباطي (تي زوجي) و به كمك نرمافزار SPSS نسخه 16 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافتهها: نتايج نشان داد كه آموزش مهارتهاي زندگي، حيطههاي عملكرد كلي، حل مسئله، ارتباط، نقشها، پاسخدهي عاطفي (0.001 p) و كنترل رفتار (0.006=p) و آميختگي عاطفي (0.045=p). از عملكرد خانواده مبتلايان به اختلالات رواني مزمن را بهبود بخشيده است. همچنين با توجه بهاندازه اثر محاسبه شده بيشترين اثر مداخله در بعد حل مسئله با اندازه 0.93 و كمترين اندازه اثر مربوط به پاسخدهي عاطفي با 0.34 بود. نتيجهگيري كلي: نتايج اين مطالعه نشان داد يكي از راههاي بهبود عملكرد در خانواده بيماران مبتلابه اختلال رواني مزمن اجراي برنامه آموزش مهارتهاي زندگي است و اين مداخله ميتواند بهعنوان يكي از روشهاي مؤثر در مراكز روانپزشكي براي بهبود عملكرد خانواده اين بيماران مورداستفاده قرار گيرد.
عنوان نشريه :
پرستاري ايران
عنوان نشريه :
پرستاري ايران