پديد آورندگان :
فتح تبار فيروزجائي، كاظم دانشگاه تهران - پژوهشكده مطالعات فناوري رياست جمهوري , شجاعتي، علي پژوهشكده مطالعات فناوري , شهرام، ايمان پژوهشكده مطالعات فناوري , خادمي، فاطمه پژوهشكده مطالعات فناوري
كليدواژه :
آسيب شناسي , الگو , سنجش و پذيرش , كنكور , دانش آموزان/ دانشجويان
چكيده فارسي :
با افزايش تقاضا براي تحصيل در مقاطع آموزش عالي و محدوديت ظرفيت پذيرش دانشجو در دانشگاه‌ها علي‌الخصوص در رشته‌هاي پرطرفدار، سنجش و پذيرش دانشجو به يكي از اهداف مهم نظام آموزشي تبديل شده است. در همين راستا، پژوهش حاضر با هدف آسيب‌شناسي وضعيت فعلي الگوي سنجش و پذيرش دانشجو و ارائه راهكارهايي به منظور بهبود الگوي سنجش و پذيرش دانشجو در كشور انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف جزء پژوهش‌هاي كاربردي و از منظر روش‌شناسي به روش كيفي انجام شده است. مشاركت‌كنندگان پژوهش خبرگان و صاحب‌نظران علمي و اجرايي در حوزه كنكور بوده‌اند كه به روش نمونه‌گيري هدفمند با رويكرد گلوله برفي انتخاب شده‌اند. نتايج پژوهش حاضر حاكي از عدم كارآمدي و اثربخشي لازم در الگوي فعلي سنجش و پذيرش دانشجو است. چالش‌هاي مربوط به الگوي فعلي سنجش و پذيرش دانشجو در سه دسته: آسيب‌هاي ناشي از فضاي نظام آموزشي در دوران قبل از كنكور، چالش‌هاي ناشي از فضاي حاكم بر آزمون سراسري و شرايط ناظر بر كنكور داوطلبان، و آسيب‌هاي مربوط به دوران بعد از برگزاري آزمون سراسري قابل تأمل و بررسي است. همچنين پذيرش توسط دانشگاه، بهينه‌سازي پذيرش بر اساس سوابق تحصيلي، راهكارهايي در ارتباط با ارتقاي عملكرد و كارايي نظام آموزشي و هدايت تحصيلي از جمله راهكارهاي مكمل و جايگزيني بودند كه در پژوهش حاضر مورد شناسايي قرار گرفتند. از منظر صاحب‌نظران، اجراي موفقيت‌آميز الگوي جايگزين مستلزم مطالعه عميق، امكانسنجي، بررسي و ارزيابي دقيق و موشكافانه آن در ابعاد مختلف آموزشي و غيرآموزشي است. لذا با توجه به نتايج پژوهش حاضر راهكارهايي مانند كاهش تأكيد بر حفظيات و توجه بيشتر به ساير مهارت‌هاي موردنياز جامعه امروزي، استعدادها، علايق و توانمندي دانش‌آموزان، هدايت تحصيلي هوشمندانه و فرايند محور و انتخاب رشته‌اي متناسب با استعداد، علايق، و توانمندي دانش‌آموزان، تغيير از رويكرد هنجاري به شيوه ملاكي و حذف تدريجي كنكور پيشنهاد مي‌گردد.
چكيده لاتين :
With the increasing demand for study in higher education and the limited capacity of student
admissions in universities, especially in popular fields, student assessment and admission has
become one of the important goals of the educational system. In this regard, the present study
was conducted with the aim of pathology of the current status of the student assessment and
admission model and providing solutions to improve the student assessment and admission
model in the country. The present study is an applied research in terms of purpose and
qualitative in terms of methodology. The participants of the research were experts and scientific
and executive experts in the field of entrance exam, who were selected by purposive sampling
method with the snowball approach. The results of the present study indicate the inefficiency
and ineffectiveness of the current model of student assessment and admission. Challenges
related to the current model of assessment and admission of students, are considerable in three
categories: injuries caused by the atmosphere of the educational system in the period before
the entrance exam, challenges caused by the atmosphere of the national exam and the
conditions governing the entrance exam of candidates, and injuries related to the period after
the national exam. Admission by the university, optimization of admission based on academic
records, strategies related to improving the performance and efficiency of the educational
system and academic guidance were among the complementary and alternative strategies that
were identified in the present study. From the experts' point of view, the successful
implementation of the alternative model requires in-depth study, feasibility study, careful and
meticulous evaluation and evaluation in various educational and non-educational dimensions.
Therefore, according to the results of the present study, strategies such as reducing the
emphasis on memorization and paying more attention to other skills needed by today's society,
talents, interests and abilities of students, intelligent and process-oriented academic guidance
and choosing disciplines appropriate to the talents, interests, and the ability of students, a
change from the normative approach to the criterion method and the gradual elimination of the
entrance exam, is suggested.
