عنوان مقاله :
سوغات سيمين بهبهاني به عروض فارسي: قاعدۀ سيمينه (سيمينگي) در اوزان فارسي
عنوان به زبان ديگر :
SiminBehbahani’s Gift for Persian Prosody: The Rule of Simineh in Persian Meters
پديد آورندگان :
قهرماني مقبل، علي اصغر دانشگاه شهيد بهشتي - گروه زبان و ادبيات عربي، تهران، ايران
كليدواژه :
جدول طبقه بندي وزن هاي شعر فارسي , قاعده تفرع وزني , عروض فارسي , سيمين بهبهاني , قاعده سيمينه , سيمينگي , اوزان فارسي
چكيده فارسي :
ابوالحسن نجفي پس از سامان دادن ركنهاي عروضي و ارائه دايرۀ موسوم به دايرۀ نجفي، توانست اغلب وزنهاي شعر فارسي را در ضمن طبقهبندي وزنها جاي دهد و نيز معياري براي مطبوع و نامطبوع بودن اوزان ارائه نمايد و آنها را در ضمن دو دستۀ متفق الاركان (بر اساس تكرار يك ركن) و متناوب الاركان (تناوب دو ركن بر اساس دايره) بگنجاند. با اين حال اشعاري با اوزان ديگر در دست داشت كه شاعران پارسيگو از زمان رودكي به آنها اقبال نشان داده بودند ولي در ضمن دو دستۀ فوق قرار نميگرفتند، تا اينكه در اواخر عمر خود قاعدهاي را يافت كه با آن جايگاه اين وزنها در طبقهبندي مشخص ميشد. اين قاعده كه نجفي آن را «تفرع وزني» ناميد عبارت بود از اين كه در تمامي وزنهاي متفق الاركان و متناوب الاركان، كه ركن اول آنها با ترتيب هجايي «ᴗ - ᴗ» آغاز ميشود، ميتواند به «- - ᴗ» تبديل شود و اين ويژگي وزني با هويت جديد و مستقل را پديد ميآورد. ما اين مقاله ضمن تبيين مجدد اين قاعده، با معرفي اشعاري كه سيمين بهبهاني بر اساس آن ابداع كرده و به كار برده است اين قاعده را به جاي تفرع وزني، «قاعدۀ سيمينه» (سيمينگي) نامگذاري كرديم، زيرا از يك سو هيچ شاعري به اندازۀ سيمين از اين ظرفيت در شعر فارسي بهره نگرفته است و از طرف ديگر تقطيع هجايي «سيمينه» (- - ᴗ) يادآور ترتيب هجايي مورد نظر است. همچنين به نظر ميرسد تأمل در اوزان اين نوع از اشعار سيمين در كشف اين قاعده از سوي نجفي بيتأثير نبوده است.
چكيده لاتين :
After organizing prosodic feet and presenting so-called Najafi’s circle,
AbolhasanNajafi managed to classify most of the Persian poetic meters, provide a
criterion for their pleasantness or unpleasantness, and divide them into muttafiq alarkan
(i.e., each consisting of a repeated foot) and mutanawib al-arkan (i.e., each
consisting of two types of feet alternately repeated) meters. Nevertheless he found
some meters adopted by Persian poets since Rudaki which could not be placed in
either group of meters, but, towards the end of his life, he found a way of including
these meters in his classification. According the rule he called “tafarro‘-e vazni” or
“metrical branching”, all meters of both groups which started with a foot of ᴗ - ᴗ,
the foot could be changed into ᴗ--, bringing about a new and distinct meter. Reexplicating
this rule in this paper by introducing some of SiminBehbahani’s poems
versified in this meter, we rename the rule into “qa’ede-ye Simineh” (“Siminegi”) or
“Simin’s rule.” There are three reasons for calling the rule in this way. The first is
that no one has taken advantage of this rule as much as Simin, and the second one is
that the scansion of the word “Simineh” reveals exactly the same foot appears in the
new meter (ᴗ--). Finally, it is possible that Najafiwas partly led to this rule by
investigating part of Simin’s poetry written in this meter.
عنوان نشريه :
ادبيات پارسي معاصر