عنوان مقاله :
عوامل اجتماعي مؤثر بر تحول شخصيت از ديدگاه مولانا در مثنوي
پديد آورندگان :
عباسزاده گرجان، صمد دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردبيل - گروه زبان و ادبيات فارسي، اردبيل، ايران , فرهمند، محمد دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردبيل - گروه زبان و ادبيات فارسي، اردبيل، ايران , دانش، ابراهيم دانشگاه محقق اردبيلي - گروه زبان و ادبيات فارسي، اردبيل، ايران , جلالت، فرامرز دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردبيل - گروه زبان و ادبيات فارسي، اردبيل، ايران
كليدواژه :
عوامل اجتماعي , تحول شخصيت , مولانا , محمد مولوي , مثنوي , روان شناسي شخصيت
چكيده فارسي :
از آنجا كه مثنوي مولوي اثري تربيتي - عرفاني است، شاعر سعي كرده است پندها و اندرزهاي خود را در مورد مسائل اجتماعي در قالب داستان، حكايت و تمثيل بيان كند و همچنين افكار و عقايد عرفاني خود را بيان كند. بنابراين داستان¬ها، حكايت¬ها و تمثيل¬هاي مثنوي بسيار متنوع است. اين تنوع، باعث تعدد و تنوع شخصيت¬ها در مثنوي مي¬شود؛ آنچه اساس هر داستان است شخصيت¬هاي آن است كه عامل يا روال وقايع هستند. در واقع، جهان داستاني مثنوي مملو از شخصيتهايي است كه مولانا از طبقات و اقشار مختلف اجتماعي برميگزيند و آنان را آگاهانه در راستاي انديشهها، ديدگاهها و اعتقادات حكمي، عرفاني و فلسفي خود قرار ميدهد. مولانا هوشمندانه خصلتهاي رواني ـ طبقاتي شخصيتهاي جهان قصههايش را لحاظ ميكند و شخصيتهاي داستاني نيز متناسب با آن خصلتها و ويژگيها نقش خود را ايفا مينمايند. اين مقاله به بررسي برخي از مهم¬ترين عوامل اجتماعي مؤثر در تحول و شخصيتپردازي مولانا و ويژگي¬هاي شخصيت¬ها در داستان¬هاي مثنوي مي¬پردازد. نتايج اين پژوهش نشان مي¬دهد كه: مولانا در بسياري از قصه¬هاي مثنوي با طرح حكايت¬ها و داستان¬هايي ساده و عموماً برگرفته از زندگي تودة مردم به رهيافت¬ها و استنتاج¬هايي تأمل¬برانگيز در كنش و واكنش شخصيت¬ها مي¬رسد. ذهن تأويل¬گر و معناگراي مولانا همواره در پس اشياء و شخصيت¬هاي داستان و امور مادي و محسوس كيفيتي معنوي را جستجو مي¬كند تا خواننده و مخاطب خود را بر خوان معاني رنگيني بنشاند كه شايستة اهل طريقت است.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي اخلاقي