عنوان مقاله :
واكاوي مؤلفههاي بُعد عاطفي گفتمان در داستان كوتاه «ميعاد» اثر گلي ترقي: رويكردي نشانه ـ معناشناختي به تحليل گفتمان ادبي
پديد آورندگان :
رضايي ، رضا دانشگاه ياسوج - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات انگليسي
كليدواژه :
داستان كوتاه «ميعاد» , گلي ترقي , بُعد عاطفي گفتمان , سازههاي وجهي , سبك حضور نشانه ـ معنايي.
چكيده فارسي :
جستار پيش رو مي كوشد تا با اتكا بر رويكرد نشانه ـ معناشناسي به تحليل گفتمان ادبي به تحليل تعامل سازههاي وجهي و مؤلفههاي تنشي ِ گفتمان بهمنزلۀ مؤلفههاي بُعد عاطفي گفتمان داستان كوتاه »ميعاد « اثر گلي ترقي بپردازد. روش تحقيق توصيفي - تحليلي است. درواقع نگارنده سعي دارد با تكيه بر گفتمان ادبي نويسنده و به شيوۀ تحليل نشانه ـ معناشناختي و با اتكا به حضور پديداري سوژۀ داستان و همچنين تعامل سازههاي وجهي و تنشي نشان دهد چگونه مؤلفههاي عاطفي در بطن گفتمان شكل ميگيرند و فرايند توليد و دريافت معنا را تحتتأثير قرار ميدهند و در اين ميان گاه كنش روايي را به حاشيه ميرانند و گاه در راستاي احياي كنش قدم برميدارند. .هدف اصلي جستار پيش رو پاسخگويي به پرسش هاي زير است: 1. ساختار عاطفي گفتمان داستان كوتاه ميعاد داراي چه مؤلفهها، كاركردها و سازوكارهاي نشانه ـ معنايي و گفتماني است؟ 2. چگونه ميتوان جايگاه كنش را در كليت نظام گفتماني اثر موردمطالعه و با لحاظ ساختار سلسلهمراتبي بعد عاطفي گفتمان تبيين كرد؟ نتايج نشان دادند كه ساختار عاطفي گفتمان برونداد و تابع حضور پديداري سوژه در گفتمان داستان است كه به نوبۀ خود و در ابتدا كنش روايي را از طريق برهم ريختن نظم و ايجاد آشفتگي در افعال مؤثر به حاشيه رانده و در ادامه با ثبات نشانه ـ معنايي افعال وجهي و شكلگيري درونۀ عاطفي اميدواري بار ديگر كنش در مركزيت ميدان گفتماني قرار ميدهد. بيشك اين تعاملات با سبك هاي حضور نشانه ـ معناشناختي پيوندي تنگاتنگ دارند.
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني