عنوان مقاله :
ملوكالطوايفي، دولتِ ملي يا دولت ملت: واكاوي فهم دولت- ملت در انديشۀ روشنفكران دورۀ قاجار
پديد آورندگان :
احمدنژاد ، ئاكو دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال , احمدي ، يعقوب دانشگاه پيام نور - گروه جامعه شناسي , ادريسي ، افسانه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران شمال - گروه آموزشي جامعه شناسي
كليدواژه :
انباشت سرمايه , دولت مدرن , دولت ملي سرزمينيبودن , ملت-دولت
چكيده فارسي :
مقدمه: پرسش اساسي مطالعه حاضر پيرامون واكاوي مفهوم دولت مدرن در انديشههاي متفكران دوره قاجار و نوع نگاه هنجاري آنها در زمينه تعريف محدوده و چارچوب دولت مدرن مدون شده است.هدف و روش: مطالعه حاضر در چاچوب جامعهشناسي تاريخي مبتني بر شناسايي روندهاي موجود دولتسازي در دوره قاجار و عرصه سياسياجتماعي در آن دوره، درصدد بررسي ساختمان ذهنيفكري روشنفكران ايراني دوره قاجار پيرامون دولت و سياست در هنگامه كشاكش اوليه ميان سنت و مدرنيته برآمده است.يافته: تحليل مستندات موجود حاكي از آن است كه توفيق در اقداماتي چون حذف گروههاي مخالف و مركزيت بخشي به قدرت، نوسازي دستگاه ديوان يا اصلاح ساختار ارتش، و حتي قرار گرفتن در مدار نظام اقتصاد جهاني، به خودي خود نميتوانست به تكوين دولت مدرن در ايران عصر قاجار بيانجامد؛ در مقابل موضوع سرزمينيشدن (مرزهاي مشخص) و انباشت سرمايه در تأمين منابع مالي، از محوريت اساسي برخوردار بودند. همچنين، از ميان روشنفكران منتسب به عصر مشروطه، ميرزا ملكم خان با تأكيد بر انحصار قدرت و كنترل ابزار اجبار، استقرار دستگاه ديوان كارآمد، تجديد ساختار ارتش، لزوم وحدت ملي و مهيا ساختن شرايط توليد و انباشت سرمايه، تصور روشن و جامعتري از ماهيت، چيستي و كارويژههاي دولت ارائه داد.نتيجه: علاوه بر آن، مهمترين نكته در راستاي بنيانهاي فكري دولت مدرن در ايران عصر قاجار همپوشاني تفكرات انديشمندان محوري آن دوره از جمله ميرزا ملكم خان با تفكرات متفكراني مانند چارلز تيلي است كه هر دو بر تناسب وضعيت جوامعي مانند ايران (چندفرهنگيچندقومي) با ساختي از قدرت به نام دولت ملي به معناي نوعي دولت مدرن فراگير به لحاظ فرهنگيقومي (ايالات متحده و سوئيس) در مقابل ملتدولت به مثابه دولت مبتني بر ملت واحد (مانند آلمان) تأكيد دارند.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي ايران
عنوان نشريه :
جامعه شناسي ايران