اثر نياز به منحصر به فردبودن و جهان وطني مصرف كننده بر پذيرش نوآوري ساعت‌هاي هوشمند

پذيرش تكنولوژي‌هاي پوشيدني و استفاده از آنها، به سرعت در حال افزايش است. به دليل تفاوت‌هاي قابل توجهي كه اين تكنولوژي‌ها با ساير تكنولوژي‌هاي جديد دارند، پذيرش آنها از جانب مصرف‌كننده نيازمند بررسي‌هاي بيشتر مي‌باشد. تمركز پژوهش حاضر در حوزه محصولات تكنولوژي‌هاي پوشيدني بر ساعت‌هاي هوشمند است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسي اثر نياز به منحصر‌به‌فرد بودن و جهان‌وطني مصرف‌كننده بر پذيرش نوآوري ساعت‌هاي هوشمند با تاكيد بر نقش ميانجي رهبري عقيده دامنه خاص، نوگرايي ذاتي و نوگرايي دامنه خاص مصرف‌كننده مي‌باشد. اين پژوهش به لحاظ هدف كاربردي و به لحاظ روش جمع‌آوري اطلاعات، توصيفيپيمايشي مي‌باشد. با توجه به اينكه جوانان و بخصوص افراد تحصيل كرده بخش عمده كاربران ساعت‌هاي هوشمند را تشكيل مي‌دهند، دانشجويان دانشگاه‌هاي دولتي شهر تهران به عنوان جامعه آماري در نظر گرفته شدند و از اين بين مبتني بر تعريف جكسون (۲۰۰۳) براي تخمين حجم نمونه مورد نياز، ۱۴۶ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه‌ است كه به روش در دسترس از نمونه آماري جمع‌آوري شده است. تجزيه و تحليل داده‌ها به روش مدل‌سازي معادلات ساختاري و با استفاده از نرم‌افزار SmartPLS نشان داد كه دو ويژگي شخصيتي جهان‌وطني (از طريق تاثير مثبتي كه بر نوگرايي ذاتي دارد) و نياز به منحصربه‌فرد ‌بودن مصرف‌كننده (از طريق تاثير مثبت بر رهبري عقيده دامنه خاص) بطور غيرمستقيم موجب افزايش نوگرايي دامنه خاص مصرف‌كننده مي‌شوند و متعاقبا اين افزايش در نوگرايي دامنه خاص، منجر به افزايش پذيرش نوآوري ساعت‌هاي هوشمند در مصرف‌كننده منجر مي شود.