عنوان مقاله :
جايگاه برندسازي در تحولات شهرهاي تاريخي ايراني اسلامي؛ نمونه موردي : دارالسلطنه تبريز در دوره قاجاريه
پديد آورندگان :
نژادابراهيمي ، احد دانشگاه هنر اسلامي تبريز - دانشكده مهندسي معماري و شهرسازي - گروه معماري , آيشم ، معصومه دانشگاه هنر اسلامي تبريز - گروه معماري دانشكده مهندسي معماري و شهرسازي
كليدواژه :
برندسازي شهري , نمانام , شهر دوره قاجاريه , دارالسلطنه تبريز
چكيده فارسي :
برندسازي شهري همزمان با محوريت جهاني سازي مفهومي پركاربرد شده و در سطوح ملي و بين المللي افزايش يافته است؛ ولي بنظر مي رسد اين موضوع پيشتر در شهرهاي تاريخي ايران نيز نمود داشته و بطور سنتي از ظرفيت هاي القاب براي پيشبرد برخي اهداف شهرها در ايران بهره برده شده است. القابي مانند دارالخلافه، دارالسلطنه، دارالارشارد و امثالهم، از برندهاي سنتي در ايران مي باشد. فرض در اين پژوهش بر اين است: اختصاص القاب به شهرهاي كهن ايراني در دوره هاي پيشين عملكرد و تاثير مشابهي نظير برندسازي مكان را در ساختار شهري داشته است. روش پژوهش، تفسيريتاريخي و ابزار گردآوري اطلاعات به صورت كتابخانه اي، اسنادي و متون تاريخي و براساس تحليل محتوا است. براي نمونه موردي شهر تبريز با لقب دارالسلطنه دوره قاجار انتخاب گرديد؛ اين لقب تبريز را تبديل به وليعهدنشين نمود و بعد از تهران موقعيت سياسي پيدا كرد. در راستاي ارزيابي فرضيه پژوهش در ابتدا به مطالعه برندسازي مكان، مولفه ها و معيارهاي ارزيابي در شهر پرداخته و در ادامه پژوهش نمونه موردي ارزيابي گرديده است. مطالعه نمونه موردي در قالب مولفه هاي برندسازي مكان مستخرج از چهارچوب نظري تحقيق مي باشد. نتايج تحقيق نشان مي دهد در شهرهاي تاريخي ايران تاثيرات مشابه در الحاق برند(نمانام) به شهرهاي ايراني و برندسازي مكان بوده و صحت فرضيه پژوهش را نشان مي دهد. اين امر مي تواند در ارائه سياست ها و تصميم هاي مرتبط با موضوع برندسازي در شهرهاي ايراني، ضرورت يك بازنگري و رجوع به گذشته (زمينه، هويت بستر جغرافيايي، اصالت بومي و ...) را به منصه ظهور رساند. در پايان نيز پيشنهاداتي درباب برندسازي برپايه نمانام كهن شهر تبريز آورده شده است.
عنوان نشريه :
جغرافيا و برنامه ريزي
عنوان نشريه :
جغرافيا و برنامه ريزي