تبيين جامعه‌شناختي تنگناها و مشكلات مشاركت سياسي بازاريان در دوره اعتدال

مشاركت سياسي افراد در هر جامعه‌اي، از مهم‌ترين و تأثيرگذارترين عوامل در رسيدن به دموكراسي و توسعه سياسي و اجتماعي محسوب مي‌شود. نياز به مشاركت و هم‌فكري اعضاي جامعه و نيز احساس تعلق و اعتماد به حاكميت، از ملزومات دوسويه در جوامع پيشرفته و مردم‌سالار است. اين پژوهش با هدف تبيين جامعه‌شناختي تنگناها و مشكلات مشاركت سياسي بازاريان در دوره اعتدال با روش نظريه داده بنياد به دنبال شناسايي شاخص‌هاي اين مشاركت است. داده‌هاي پژوهش، از بين 16 مصاحبه نيمه ساختاريافته به‌دست‌آمده است. مشاركت‌كنندگان به‌صورت هدفمند از ميان بازاريان تهران انتخاب و تعداد نمونه‌ها با توجه به رسيدن به اشباع مفهومي مشخص شد. تجزيه‌وتحليل داده‌هاي اين پژوهش با كدگذاري انجام ‌شده است. طي مراحل كدگذاري، داده‌ها ابتدا خرد و سپس دوباره باهم مرتبط مي‌شوند. در اين تحقيق از مجموع 837 داده خام، 387 مفهوم از داده‌هاي اوليه استخراج شده كه از ميان آن مفاهيم 58 خرده‌مقوله و 17 مقوله به‌دست‌آمده است. درنهايت مفهوم محوري «بي‌اعتمادي تدريجي» به‌عنوان پديده اصلي كه بقيه مقولات را پوشش مي‌داد، انتخاب شد. نتايج اين پژوهش نشان داد مهم‌ترين عامل در عدم مشاركت يا بي‌تفاوتي سياسي اجتماعي مشاركت‌كنندگان پژوهش، از دست رفتن تدريجي اعتماد آنها به حاكمان سياسي و باور به بي‌تأثيري و صوري بودن مشاركت و نقش سياسي خود است.