تاثير ساختار قدرت دولت عربستان سعودي بر الگوي رفتار خارجي اين كشور بويژه در قبال جمهوري اسلامي ايران

The Impact of the Power Structure of the Saudi Arabia on the Foreign Policy especially towards the Islamic Republic of Iran

يكي از متغيرهاي كليدي و اساسي در شناخت الگوي رفتار خارجي يك دولت در نظام بين الملل، فهم ساختار قدرت و چگونگي صورت بندي و توزيع قدرت در يك واحد ملي است. در اين پژوهش با بهره گيري از نظريه واقع گرايي نوكلاسيك به بررسي ساختار و صورت بندي قدرت، چگونگي نظام سياست گذاري، فرايند تصميم گيري در نظام عربستان سعودي و تحليل سياست خارجي اين كشور به ويژه در قبال جمهوري اسلامي ايران پرداخته شده است. علت اتخاذ رويكردهاي مختلف در سياست خارجي عربستان، به مهندسي ساختار نامتقارن قدرت در اين كشور بر مي گردد كه از ابتداي شكل گيري آن تاكنون بر عنصر پادشاه به عنوان هسته اصلي قدرت بنا گرديده و رفتار دولت در حوزه خارجي را همواره تابعي از وضعيت و شرايط قدرت پادشاه در نظام سياسي اين كشور نموده است. نظام حكمراني سعودي با اتخاذ رويكردي تهاجمي در سياست خارجي، سعي در مديريت چالش هاي داخلي تهديدزا و انحراف آن به محيط بيروني دارد؛ در راستاي تحقق اين هدف، جمهوري اسلامي ايران را به دليل ويژگيهاي خاص خود، به عنوان تهديد آني در محيط پيراموني آن كشور معرفي مي نمايد. مفروض نگارنده اين است كه "صورت بندي و ساختار قدرت دولت در كشور عربستان سعودي، عامل مهم و تاثير گذاري در تعيين انواع راهبردهاي موازنه اي و تسهيل مناسبات سه گانه همكاري، رقابت و منازعه در سياست خارجي اين كشور است". از اين رو هدف پژوهش پاسخ به اين پرسش اساسي است؛ «صورت بندي و ساختار قدرت متمركز در نهاد سلطنت در عربستان سعودي چه تاثيري بر سياست خارجي اين كشور به ويژه در قبال جمهوري اسلامي ايران دارد؟». بنابراين با در نظر داشتن ساختار قدرت در اين كشور، واكاوي علل رفتار و رويكرد مداخله گرايانه اين كشور در منطقه، كانون اين پژوهش را تشكيل مي‌دهد.

Recognizing the structure and distributing of power is one of the key variables in understanding the pattern of foreign behavior of a state in the international system. The presumption of this research is that, the power structure of the Saudi Arabia as a monarchy system, has a direct effect on the country’s approach in foreign policy.so the structure of power and decision making process in Saudi Arabia and analyzing foreign policy toward Iran is analised within the theoretical frame work on Neo-classical realism. The root of different behaviors to a foreign threats goes back to the formation of the Saudi asymmetric power structure, which since its inception has been based on the king element as the core of power, which always makes government behavior in the foreign arena a function of its status. The internal challenges lead corrosively foreign policy approach to external environment in form of aggressive approach and a player as regional hegemonic power. According to the author hypothesis, the form and structure of Power in Saudi Arabia is a key element in determining balancing strategies and Facilitating the threefold relationship of cooperation, competition and conflict in foreign policy. Hence the main goal of research is responding to key question to what extend the effects of concentrated power structure in Saudi Monarchy system on foreign policy particularly on Islamic Republic of Iran.